الاهیات و علت غایی «کارکرد» در علوم زیستی
غلامحسین مقدم حیدری
تا قرن هیجدهم شیوه تبیین غایت انگارانه برای وجود یک موجود زنده یا عضوی از آن ، یکی از مهمترین شیوه های تبیین گر علت وجودی موجود زنده بود. یعنی در مقابل این پرسش که « چرا این شکل از موجود زنده در میان اشکال گوناگونی که امکان حیات داشتند پدید آمده است؟» آنان از برهان غایتمندی استفاده می کردند که معمولا در بحث های الاهیاتی مطرح می شد.
مثلا ویلیام پیلی (۱۷۴۳-۱۸۰۵) در اواخر قرن هیجدهم استدلال کرد که طبیعت همانند یک ساعت است. تناسب پیچیده اجزا یک ساعت – چرخ دنده ها، فنرها- با غایاتش چنان طراحی شده اند که با حرکتشان ساعت و زمان صحیح را نشان دهد. این نشان می دهد که ساعت سازنده ای مدبر دارد که آن را مطابق طرحی و برای تامین غایتی ساخته است. همین ویژگی در طبیعت هم وجود دارد. « تمام نشانه های طرح و تدبیری که در ساعت وجود دارد در جهان طبیعت هم موجود است با این تفاوت که طرح و تدبیر موجود در طبیعت چنان وسیع و عظیم است که قابل احصا نیست»( پترسون،هاسکر،رایشنباخ،بازینجر،۱۳۷۷،ص ۱۵۳) بدین گونه مفهوم غایتمندی جهان یکی از مسائل مورد بحث تبیین نحوه غایتمندی خلقت الهی بود. به عبارت دیگر غایت شناسی در پیوند با طراح عاقل هوشمند یا به تعبیر دیگر، فعل الهی به عنوان امری غایتمند بود.
تبیین علت غایی کارکرد پلی است برای ارتباط میان تبیین های کارکردی و استدلال های الاهیاتی برای اثبات وجود خالقی برای جهان. از این رو «شاید هیچ ایدئولوژی دیگری عمیق تر از تفکر الهیاتی، زیست شناسی را تحت تاثیر قرار نداده باشد»(Mayer,2004, p39)
در میان پدیده های طبیعی ، پدیده های زیست شناختی دارای جایگاه منحصر بفردی بودند زیرا مفهوم کارکرد در این پدیده ها نقش محوری در تبیین شکل موجودات زنده داشت. مثلا نظم شگفت انگیز میان اجزا چشم و غایت دیدن را در نظر بگیرید. این نظم بگونه ای است که اگر جزیی از اجزای چشم بد کار کند ، دیدن فرد مختل می شود. این امر نشان می دهد که عالم طبیعت سازنده ای مدبر و غایتمند دارد. بدین گونه غایتمندی در پدیده های طبیعی – بویژه پدیده های زیست شناسی- به طراحی هوشمند و فاعل عاقلی به نام خدا گره می خورد و مقدمات استدلالی را ترتیب می داد که دلالت بر وجود خالقی هوشمند برای جهان می کرد.
رساله های بریج واتر[i] و کتاب پر خواننده پیلی به نام الهیات طبیعی[ii] نمونه های فراوانی از مشاهدات کالبد شناختی ارائه می دادند که نشان می داد که همه اجزای و اندام های یک موجود زنده در براوردن یک هدف واحد هماهنگ اندکه بر وجود خالق هوشمندی دلالت می کند.(باربور، ۱۳۶۲،ص۱۰۴ و ۱۰۵) یعنی تبیین کارکردهای طبیعی در موجودات زنده در زیست شناسی به فعل فاعلی قصدمند – خدا- ارجاع می داد. به عبارت دیگر موجود زنده به این شکل است و این کارکرد خاص را دارد زیرا خداوند آن را چنین طراحی کرده است. پس بنظر می رسید که موجود زنده از ابتدا توسط طراحی مشخص خداوند خلق شده است. البته این بدان معنی نبود که هر موجود زنده جداگانه خلق شده است بلکه موجودات زنده – گذشته و حال- در انواع[iii]گوناگونی قرار می گرفتند. از این رو چگونگی تبیین این انواع خود سبب بروز مناقشات فراوانی شد.
[i] – Bridgewater Treatises مجموعه ای از هشت رساله کلامی است که هنری فرانسیس بریج واتر(۱۷۵۶-۱۸۲۹) روحانی انگلیسی، آنها را به رشته تحریر دراورد که مظاهر خیرخواهی و نظام احسن الهی در میان مخلوقات را نشان می داد.
[ii]– Natural theology
[iii] – Species
منبع: مقدم حیدری،غلامحسین(۱۴۰۱)تفسیر طبیعت گرایانه از تنوع اشکال موجودات زنده :«اصل شرایط حیات» کوویه، مجله پژوهش های علم و دین،