مسئله توجیه در پزشکی از منظر کاظم صادق زاده
الهه سروش*
توجیهپذیری باور در دانش پزشکی نیز مسئله ظریفتر و پیچیدهتری است که بسیار به ارزش صدق مرتبط است. اگر دیدگاه ساختارگرایانه درباره نظریّهها را بپذیریم، آنگاه نظریّهها حاوی هیچ اطلاعاتی نیستند و بنابراین نمیتوانند موضوعی برای توجیه تجربی باشند. دانش عملی در پزشکی همچون دانش تشخیصی و درمانی ارزش صدق ندارند و فقط درجه تاثیر دارند. بنابراین تنها میتوانند بصورت مقایسهای توجیه شوند یعنی با نشان دادن اینکه نسبت به دانش بدیل آن ترجیح داده میشوند چون تشخیص دقیقتری بدست میدهند یا بهبودی بیشتری را باعث میشوند، جانهای بیشتری را نجات میدهند یا اموری از این قبیل. هر چند این یک توجیه معرفتشناسانه نیست بلکه توجیه عملی یا اخلاقی است که بررسی آن از حوزه این مقاله خارج است.
ارزیابی گزارههای پزشکی
مسائل فوق باعث میشود تا ارزیابی گزارههای تجربی پزشکی بعنوان “معرفت” در معنای کلاسیک آن یعنی “باور صادق موجه” را تحت تاثیر قرار میدهد. تعدادی از انواع مختلف گزارههای ممکن در پزشکی را در نظر بگیرید. این انواع عبارتند از:
فرضیّههای غیر احتمالاتی
۱. فرضیّههای وجودی نامعین: “بعضی از افراد مبتلا به دیابت دچار سندرم مارفان هستند”.
۲. فرضیّههای وجودی معین (زمانی یا مکانی یا هر دو): “در تهران افرادی مبتلا به دیابت هستند”.
۳. فرضیّههای کلّی نامحدود: “قلب انسان چهار بطن دارد”.
۴. فرضیّههای کلّی محدود:”قلب تمامی ساکنان تهران چهار بطن دارد”.
۵. ترکیبی از فرضیّههای وجودی و کلی: مثل نظریّه مشهور در پاتولوژی سلولی که “هر سلولی از سلول دیگری میاید”.
فرضیّههای احتمالاتی:
۱. فرضیّههای احتمالاتی نامحدود (فرضیّههای آماری): “احتمال اینکه فردی با هیپوکلسترولمی ، از عارضه قلبی عروقی رنج ببرد، ۳۰ درصد است”.
۲. فرضیّههای احتمالاتی محدود: “۳۰ درصد ساکنان تهران که مشکل هیپوکلسترولمی دارند از عارضه قلبی عروقی رنج میبرند”.
فرضیّههای فازی
۱. فرضیّههای با قید کمیّت فازی نامحدود: “اغلب مبتلایان به دیابت، گلوکوزوری دارند”.
۲. فرضیّهها با قید زمان یا قید تکرار فازی بصورت نامحدود:”اگر دمای بدن بیماری بالا باشد، معمولاً افزایش و نامنظمی ضربان قلب دارد”.
فرضیّههای منفی
۱. فرضیّههای وجودی نامعین بصورت منفی: “اینطور نیست که فرد با عارضه دیابت باشد که نقص سیستم ایمنی نداشته باشد”.
۲. فرضیّههای کلّی نامحدود بصورت منفی: “اینطور نیست تمام بیماران دیابتی فاقد سابقه بیماری قلبی باشند”.
در معنای کلاسکِ معرفت، تقریباً تمامی گزارههای پزشکی در دسته دوکسا یا فرضیّه قرار میگیرند و نه معرفت! امّا این نکته عموماً پذیرفته شده است که دانش پزشکی حقایقی را درباره “جهان خارج” بازنمایی میکند امّا میتوان نشان داد که این دانش نوعی برساخت اجتماعی است.
* دانش آموخته دکترای فلسفه علم و تکنولوژی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی