فوکو: حضور در کارناوال دیوانگان
نوشته:هانا لین ونابل بازسازی و ترجمه: محسن خادمی
در دوم مارس ۱۹۵۴ آگهیِ یک راهپیماییِ خاص در شهر مونسترلینگنِ سوئیس منتشر میشود: راهپیماییای متشکل از بیمارانِ تیمارستانِ روانپزشکیِ مونسترلینگن، که به آنها اجازه داده بودند به مدت یک روز تیمارستان خود را ترک کرده و در خیابانهای شهر راهپیمایی کنند. در این راهپیمایی افراد زیادی شرکت کردند که یکی از آنها میشل فوکو بود. در واقع او ۲۷ ساله بود که در این راهپیمایی شرکت کرد و بعدها در مکتوبات خود به توصیف این راهپیمایی نامتعارف پرداخت.
فوکو در این راهپیمایی، دستۀ عظیمی از مردم را توصیف میکند که با انواع ماسکها و جامه های مبدّل در حال راهپیمایی هستند. برخی از آنها ماسکهایی درشت با گوشهای بزرگ و بینیهای بلند و نوک تیز به سر کرده بودند. عده ای نیز ماسکهای کوچکتر، با تاج یا کلاهِ مخروطی شکل به سر کرده و به دقت آنها را رنگآمیزی کرده بودند. یکی از آنها با پوشیدن سرِ یک فیل عظیمالجثه قدمهای درشتی برمیداشت. فرد دیگری ماسک و لباس خود را برعکس پوشیده بود تا این تصور را ایجاد کند که دارد عقب عقب گام برمیدارد. حتی کودکان و نوجوانان هم در این مراسم شرکت کرده بودند: پسری جوان سوار بر ارابۀ چوبیِ کوچکی بود که فرد بزرگسالی با لباس بلند و ماسکی بزرگ، با چتر و سبدی در دست آن ارابه را میکشید.
یک بخش ویژۀ این راهپیمایی، یعنی مانکنِ پوشالیِ غولپیکری، مظهر پادشاه کارناوال، که چهار نفر بر ارابه ای نشانده و به همراه جمعیت با خود میکشیدند، توجه فوکو را بسیار به خود جلب کرده بود. در پایان روز، فوکو شاهد آتش بزرگی بود که برای قربانی کردن پیکر پادشاه کارناوال افروخته شده بود. شرکتکنندگان در آن لحظه ماسکهای خود را در آتش میانداختند تا به همراه پادشاه کارناوال در آتش بسوزد.
باری، همانطور که بیان شد، در این راهپیمایی نه تنها بیماران، بلکه سرپرستان بیمارستان و اهالی شهر مونسترلینگن و مناطق اطراف آن نیز در آن شرکت داشتند. رولان کوهْن،[۱] روانپزشک مشهور سوئیسی نیز با تاجی بر سر در این راهپیمایی شرکت کرده بود. فوکو هم به دعوت رولان کوهن، و به همراه دوستان خود، از جمله ژاکلین وردوکس- که ۴۵ عکس از این رویداد گرفت-[۲] در این کارناوال شرکت کرده بود. نکتۀ قابل تأمل این است که بنا به گزارش الیزابتا باسو،[۳] بیماران قبل از شروع این رویداد، به دقت «ماسکها و لباسهای مبدل خود را آماده کرده بودند» و اکنون این فرصت را داشتند که آنها را به رخ دیگران بکشند. نکتۀ دیگر اینکه به نوشتۀ فرانسوا بِرت، جامعه شناس و مورخ دانشگاه لوزان، در این رویداد، تمایز بیماران، سرپرستان و سرشناسان برای مدتی از میان رفته بود، زیرا جامه های مبدل، جای لباسهای معمولی ای که افراد را از هم متمایز میکرد گرفته بود. در واقع آن روزْ روزی بود که مرز میان دیوانه و نادیوانه، نرمال و ناهنجار، سالم و بیمار از میان رفته بود.
حضور فوکو در این کارناوال، در سال ۱۹۵۴، آغاز تأملات انتقادی وی در مورد منشأ روانشناسی بود. با دقت در مضامینِ آثار اولیۀ او- از یادداشتهای منتشرنشدۀ وی گرفته تا آثار متأخرش- روشن میشود که سؤالات مطرح شده در اینجا همچنان در تمام نوشته های او مسئلۀ محوری بوده است. فوکو به دلیل تأثر از این کارناوال، در سراسر زندگی خود به این کارناوال اشاره میکند. البته پاره ای از پژوهشگران، فوکو را به عنوان فردی که به شدت مخالف روانشناسی بوده، مورد انتقاد قرار دادهاند و او را «راهنمای چندان مفیدی» برای متخصصان روانپزشکی نمیدانند. اما در اینجا نشان خواهیم داد که با افشای ریشه های روانشناسی، آثار فوکو برای دغدغه های معاصر در زمینۀ سلامت روان، چشماندازی مناسب و ضروری خواهد بود که میتواند برای همگان- علیالخصوص روانشناسان و روانپزشکان- مفید باشد.
[۱] . رولان کوهْن (Roland Kuhn) (1912 – 2005)، روانپزشک مشهور سوئیسی بود که بر روی بیماران اسکیزوفرنی پژوهش میکرد.
[۲] . این عکسها اخیراً در فرانسه در مجموعه مقالاتی در مورد این کارناوال و موضوعات مرتبط با آن، تحت عنوان «فوکو در مونسترلینگن» منتشر شده است:
Foucault at Münsterlingen: At the Origin of the History of Madness (Foucault à Münsterlingen. À l’origine de l’Histoire de la folie)
[۳] . Elisabetta Basso: پژوهشگر پسادکترا در دانشگاه لیسبون، با تمرکز بر آثار و دستنوشتههای آرشیوی فوکو در دهۀ ۱۹۵۰.
منبع
متن حاضر بازسازی مقالۀ «هانا لین ونابل» (استادیار فلسفه در دانشگاه مری (UMary)) است تحت عنوانِ
The Carnival of the Mad: Foucault’s Window into the Origin of Psychology, Hannah Lyn Venable, Texas State University, United States.
محسن خادمی دانشجوی دکتری فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی