نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

سراسربین (بخش دوم):ساموئل بنتام و کنترل کارگران روسی

غلامحسین مقدم حیدری

0

از دوره قرون وسطی ساکنین روسیه اروپایی نشین بودند و اقوام وایکینگ روسیه قدیم را مهاجر نشین خود ساخته بودند. روس ها مدت ها قبل از سوئدی ها، لیتوانی ها و فنلاندی ها مسیحی شده بودند. اما به دلایلی چند آنان مسیر تحولات فرهنگی، اجتماعی، صنعتی و علمی اروپا را طی نکردند. یکی از این دلایل حمله مغول و استیلای بر روسیه به مدت ۲۵۰ سال بود. عامل دیگر عدم دسترسی آنان به آب های گرم و بازرگانی سهل و آسان با اروپاییان بود. اما دلیل دیگر را می توان پیروی روس ها از مسیحیت ارتدکس یونان دانست و همین عامل سبب شد تا آنان بیشتر تحت نفوذ دینی و فرهنگی قسطنطنیه قرار گیرند و نه روم. (پالمر،۱۳۸۳،ص۳۶۸)[۱]

در سده بعد از ۱۶۵۰ روسیه قلمرو تزارها بر اثر تقلید از ممالک اروپایی به روسیه جدید تغییر شکل داد. اما نکته مهم آن است که این تحول بدون وارد کردن اساتید فن از اروپای غربی و ایجاد حکومت جدید و ارتش امکان پذیر نبود. هدف اصلی کسب دانش علمی، فنی، و فنون نظامی بود تا بتوانند دولت های خود را در مقابل استیلای اروپاییان نیرومند گردانند. این تحولات با آغاز حکومت پطر کبیر (۱۶۸۲-۱۷۲۵) آغاز شد و در زمان کاترین کبیر ادامه یافت.

در دوران زمامداری کاترین کبیر(۱۷۲۹-۱۷۹۶) امپراطوری روسیه شاهد اصلاحاتی در حوزه اداری، قضایی و آموزشی بود. او علاقه خاصی به ادبیات و فلسفه اروپای غربیداشت و برای رشد و گسترش فرهنگ جدید به اصلاحات روی آورد و با نویسندگان مشهوری چون ژان ژاک روسومکاتبه داشت. بطوریکه می توان دوره او را عصر روشنگری روسیه نامید. پوتمکین صدر اعظم مقتدر او نقش بسزایی در این اصلاحات داشت. او با دعوت از مستشاران فنی و نظامی از کشورهای اروپایی همچون انگلستان می کوشید تا روسیه را به کشوری صنعتی تبدیل کند. یکی از این مستشاران ساموئل بنتام[۲] بود که در سال ۱۷۸۰ به عنوان مهندس کشتی از طرف نیروی دریایی انگلستان به روسیه رفت. او به درخواست گریگوری پوتمکین[۳] سعی کرد تا ایالت کریچو[۴] را به مرکزی صنعتی تبدیل سازد. اولین کار او ساختن کشتی هایی بود تا بتوان با آنها مواد اولیه ساخت کشتی را از دنیپر[۵] به بندر کرسون[۶] در دریای سیاه بفرستد. بدین منظور او نوعی کشتی مارپیچی طراحی کرد که بعدها «کرموار[۷]» نامیده شد.

این کشتی شامل تعدادی قایق های جدا از هم بود که بهم دیگر متصل شده بودند بطوریکه کل آن می توانست در پیچ های تند رودخانه ها همچون کرم خم شود و به راحتی راه های پر پیچ و خم رودخانه ها را طی کند. او تعدادی از این کشتی ها را برای حمل الوار و تولیدات کارخانه های کریچو شامل قطعات ناوهای جنگی به ناوگان کریمه ساخت. این کشتی ها بیش از ۲۵۰ فوت دراز با آبخوری ۶ اینچی داشتند که شامل آپارتمان ها و تخت خواب های با شکوهی برای ملکه بودند. نیروی محرکه کشتی توسط ۱۲۰ تن پاروزن تامین می شد که تحت فرمان ساموئل – که با بلندگویی در عقب کشتی ایستاده بود- هدایت می شدند. در واقع او در انتهای قایق می ایستاد و پاروزن ها در مقابلش و در دو طرف قایق می نشستند بطوریکه او حکم برج مراقبت را برای  هدایت پاروزن ها داشت و به سبب بالاتر بودن از پاروزن ها بر تمام اعمال و رفتار آنها اشراف داشت و می توانست آن ها را کنترل نماید و با تذکراتی که با بلندگو می داد آن ها را هدایت نماید. « شاید بتوان در این قایق های روسی ساموئل چیزی از مرکز محوری[۸] برجسته ای را یافت که مشخصه سراسربین[۹] است»(Steadman,2012,p 4) . ماموریت او برای ساختن کارخانه های صنعتی در روسیه سبب شد تا صنعتگرانی را از روسیه استخدام کند اما مشکل و دغدغه اصلی او این بود که چگونه باید این استادکاران صنعتگر را برای تعلیم و تربیت کارگران بی تجربه ای که علی الاغلب دهقان بودند بکار گیرد. در واقع ساموئل «با مسائلی در ارتباط با مهارت و انظباط نیروی کارش مواجه بود»(Werrett,1999,p 5).

ساموئل بنتام و برادرش با مسئله کنترل کارگران و برقراری انضباط در میان آنان در کارخانه ها مواجه بودند. کنترل کارگران باید به گونه ای انجام می شد که تعداد انگشت شماری از بازرسان بتوانند تمام کارگران را در همه اوقات کنترل کنند بدون اینکه نیاز باشد تا به پیش آنها بروند و یا حتی توسط آنها دیده شوند.

عدم وجود هیچ گونه انظباطی در شیوه آموزش این استادکاران و کارگران ساده مشکلات زیادی را برای ساموئل بنتام بوجود آورد. او مرتبا با گزارش هایی مواجه می شد که از تنبلی، نزاع، دزدی و نوشیدن مشروبات الکی در میان استادکاران حکایت می کرد. یکی از کارمندان او به نام جورج بنسون – که به عنوان یک طراح شیمی استخدام شده بود- او را تهدید کرد که درباره این بی نظمی ها به پوتمکین شکایت خواهد کرد. همین تهدید سبب مکاتباتی بین ساموئل و برادرش جرمی بنتام – فیلسوف مشهور قرن هیجدهم-  شد تا راه حلی برای این مشکل بدست آید. دو برادر در این نکته متفق القول بودند که رفع این مشکل در گرو انظباط و کنترل استادکاران و کارگران روستایی بود که در این کارخانه ها کار می کردند. حال این مسئله پیش می آمد که این کنترل چگونه باید انجام می شد؟ به عبارت دیگر مراقبت کارگران و استادکاران به منظور ایجاد انظباط مورد نظر در امر تعلیم و تربیت و کارخانه چگونه باید اعمال می شد؟ اگر کارخانه بصورت سالن بزرگی طراحی می شد که افراد در آن به کار مشغولند، چگونه کنترل آنها امکان پذیر بود؟ اگر کنترل چی در بین افراد در حرکت می بود یقینا تعداد اندکی از افراد را در زمان هایی خاص می توانست بازرسی کند و در نتیجه به بازرسان بسیاری برای کنترل کارگران نیازمند بود و این نه مقرون به صرفه بود و نه از دقت کافی برخوردار بود. پس باید بازرسی به گونه ای انجام می شد که تعداد انگشت شماری از بازرسان بتوانند تمام کارگران را در همه اوقات کنترل کنند بدون اینکه نیاز باشد تا به پیش آنها بروند و یا حتی توسط آنها دیده شوند.

وررت در مقاله «پوتمکین و سراسربین» می کوشد تا نشان دهد که ساموئل بنتام تحت تاثیر کلیساهای ارتدکس روسیه ایده ای برای نوعی معماری یافت که بتواند مشکل مراقبت از کارگران – در حین کار و تعلیم- را رفع کند. این شیوه از معماری بعدها به معماری سراسربین مشهور شد. او معتقد است که طی بازدیدی که ساموئل از نقاط مختلف در روسیه می کند با ساختار معماری کلیسای ارتدکس روسی آشنا می گردد و همین شرایط فراهم شدن ایده معماری های مبتنی بر مشاهده مرکزی را در او بوجود می آورد. با توجه به اینکه هیچ شاهد یا نقل قول مستقیمی در این رابطه وجود ندارد شواهد ارائه شده توسط وررت می تواند محل بحث و بررسی باشد. اما همانطور که خود وررت می گوید موضوع مهم این است که « توازی های نزدیکی بین سیستم قدرت در عمل در سراسربین و در کلیسای ارتدکس وجود دارد»(Werrett,1999,p1). از این رو در ادامه به بررسی وجود ویژگی های مشترک میان معماری کلیسای ارتدکس و معماری مشاهده مرکزی ساموئل بنتام می پردازیم.  در گام نخست ویژگی های معماری کلیسای ارتدکس را بررسی می کنیم.

[۱]– پالمر، رابرت روزول(۱۳۸۳ویراست دوم)، تاریخ جهان نو جلد اول، ترجمه ابولقاسم طاهری، انتشارات امیر کبیر

[۲]– Samuel Bentham

[۳]– Potemkin

[۴]– Krichev

[۵]– Dnieper

[۶]– Krichev

[۷]– vermicular

[۸]– eccentricity

[۹]– Panopticon

منبع: غلامحسین مقدم حیدری(۱۴۰۱) «نگاه سراسربین: ماشین معرفت ساز» در  انسان به منزله ابژه دانش، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.