نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

تأملات کانت در باب پزشکی

رضا ماحوزی

0

سلامت و بیماری چنان با زندگی انسان در هم آمیخته است که همواره موضوع جذاب و چالش‌برانگیزی برای تأملات فلسفی نیز بوده است. با آنکه تا پیش از برآمدن فیلسوف-پزشکان و قوام یافتن حوزۀ پژوهشی فلسفۀ پزشکی در سدۀ اخیر، تأملات نظام‌مند و ساختاریافته در باب پزشکی و طبابت وجود نداشته است، اما فیلسوفان همواره عنایتی به پزشکی داشته‌اند. این تأملات بی‌تردید می‌تواند فلسفۀ پزشکی را غنی کند و در یافتن راه‌ها و پرسش‌ها نو و گشودن افق‌های تازه یاری رساند. به مناسبت روز جهانی فلسفه، حلقۀ فلسفۀ پزشکی از آقای دکتر رضا ماحوزی دانشیار فلسفه پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی  و تمدنی و مترجم کتاب نزاع دانشکده های کانت دعوت کرد تا دربارۀ تأملات کانت در باب پزشکی به ایراد سخن بپردازد.

 

تأملات کانت در باب پزشکی

رضا ماحوزی

اصل ماجرای رابطه فلسفه و پزشکی و متعاقب آن رابطه دانشکده فلسفه و دانشکده پزشکی نزد کانت بازمی‌گردد به دانشگاه مطلوب نزد این فیلسوف و نزاع مشروعی که باید بین دانشکده‌ها برقرار باشد. در این تصویر انقلابی و کاملاً متفاوت با وضعیت موجود، دانشکده فلسفه می‌بایست مبانی پیشینی دانشکده‌های الهیات و حقوق و پزشکی را واکاوی کند تا آن‌ها را از نفوذ و تسلط دولت و کلیسا، که به قوانین و مقررات تجربی این سه دانشکده متوسل شده‌اند نجات دهد و در نتیجه این آزادسازی و گفتگوهای تند و دوستانه درون‌دانشگاهی با یکدیگر، هویتی بنام «دانشگاه» ساخته شود؛ هویتی برتر و متمایز از صرف دانشکده‌ها، که باید این بار استقلالی نهادی را تجربه کند. در ترسیم خطوط این نزاع مشروع که می‌تواند به رشد عقل و جامعه و دولت و استقرار جمهوری عقل‌های خودبنیاد و خارج شده از نابالغی و روشنگری معطوف به آینده منجر شود، این دانشکده فلسفه است که می‌تواند و باید راهبر دانشکده‌ها و دانشمندان و دیگر علوم و آینده دولت‌های ملی و روابط مبتنی‌بر صلح میان جوامع و دولت‌ها باشد.

در چنین کلیتی است که دانشکده فلسفه و دانشکده پزشکی نیز نزاع مشروعی را آغاز می‌کنند و تداوم آن را به نیت تقویت عقلانیت و علم و معرفت، تضمین می‌کنند. در این مسیر، پزشکی چون با فیزیولوژی آدمی سروکار دارد و این تن، تحت قوانین طبیعت حیات دارد و عمل می‌کند، لذا پزشکی و دانشکده پزشکی خیلی جدی‌تر و سریع‌تر از دو دانشکده دیگر الهیات و حقوق می‌تواند به طرح و برنامه فلسفه که آن هم از «خواست طبیعت» سخن می‌گوید نزدیک شود.

درون همین رابطه آکادمیک جدی و دوستانه، پزشکی تجربی تلاش می‌کند خود را به توصیه‌های عقل (فلسفه) تجهیز کند؛ تجهیزی که می‌تواند آن را به سطح پزشکی معقول یا همان هنر پزشکی ارتقا دهد. برای این کار، ضمن تأیید ضرورت پزشکی تجربی، لازم است بیمار نیز- که تا پیش از این همچون ابژه مطالعه و درمان پزشک منظور می‌شد و پزشک بر اساس قوانین پزشکی داروهای تجویز کرده را به وی می‌خوراند و یا او را مورد جراحی تجربی قرار می‌داد- وارد فرآیند درمان شود. درواقع دو وجه تجربی و عقلانی پزشکی در الگوی جدید مکمل هم خواهند بود. این رابطه مبتنی‌بر هم را می‌توان همچون وابستگی شهودها و فاهمه برای رسیدن به معرفت معتبر نیز دانست.

ورود بیمار به فرایند درمان از طریق فعال‌ کردن قوه ذهن او، از نظر کانت، می‌تواند به سبک رواقی و معطوف به سه هدف و انگیزه انجام گیرد؛ ۱- تحریک ذهن در برانگیختن علاقه‌اش به چیز یا چیزهایی که واقعاً ‌آن‌ها را دوست دارد. ۲- اندیشیدن به موضوعاتی که می‌تواند آینده نوع بشر را سعادتمند سازد همچون اندیشیدن به غایت نهایی انسان‌ و دولت‌ها و دانش و فرهنگ و عقل و غیره. و ۳- طرح چشم‌اندازهای جدید برای افزایش شناخت آدمی از خود در نتیجه تأمل بر ذهن و بدن خود؛ تأملاتی که می‌تواند شخصی باشد اما دستاوردهایی بزرگ برای فهم وجود آدمی داشته باشد.

کانت این پزشکی عقلانی را لازمه تحقق دو مطلوب، یعنی هنر طولانی‌تر زندگی کردن و هنر لذت بردن از زندگی به‌عنوان دو لازمه طرح روشنگری و مدرنیته معطوف به آینده دانسته است. چرا که درواقع این نوع آدمی است که رو به سوی کمال و آینده دارد و اتصال نسل‌ها و انتقال تجارب زندگی و خردورزی‌ها در کنار امید به تحقق چنین چیزی می‌تواند لذت زندگی را برای آدمیان حاصل آورد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.