نقش مغفول تکنولوژی در ایجاد بحران مراقبت
سعیده بابایی*
رابطه میان تکنولوژی و پزشکی به دوره یونان باستان و پزشکی در دوره بقراط، یعنی زمانی که پزشکی هنوز تبدیل به رشته¬ای علمی نشده بود، بازمی¬گردد (Hansson, 2009). اما از قرن نوزدهم به بعد، تکنولوژی نقش بسیار مهمی را پزشکی مدرن ایفا کرده است، چنانکه یورن هافمن (۲۰۰۱)، نیز تصریح می¬کند: «به نظر می¬رسد تکنولوژی، پارادایم جدیدی را در پزشکی به وجود آورده است، به این دلیل که روش¬های جدیدی را برای کشف، شناسایی و درمان بیماری¬ها در اختیار ما گذاشته است». ظهور تکنولوژی¬های نوپدید و پیچیده تشخیصی و درمانی موجب شده است که پرکتیس پزشکی دیگر در محل زندگی بیمار انجام نشود و پزشک بر خلاف گذشته که بر بالین بیمار حاضر می¬شد، امروز این فرایند را در بیمارستان¬ها و مراکز درمانی انجام دهد (Houwaart, 2001). به همین دلیل است که تعداد بیمارستان¬ها طی بازه زمانی سال ۱۸۷۳ تا ۱۹۱۰، از ۲۰۰ به ۴۰۰۰، یعنی به بیست برابر افزایش یافت (Davis, 1981) و استفاده از تکنولوژی¬های پزشکی و آزمایشگاه¬ها در حوزه مراقبت از سلامت غالب شد (Oudshoorn, 2011, p. 5).
تکنولوژی¬های پزشکی امروزه در فرایند تشخیص، درمان، بهسازی ، تسکین و پیشگیری از بیماری¬ها به کار می¬روند. در نتیجه این خیرگی تکنولوژیک که با پرکتیس پزشکی درآمیخته و حجم عظیمی از داده¬هایی که به واسطه تکنولوژی جمع¬آوری شده است، تحولی جدی را در دانش پزشکی ایجاد کرده است که یکی از مهمترین نتایج آن، تغییر مفهوم بیماری است. آزمایش¬های پزشکی و عکس¬برداری¬هایی که تکنولوژی امکان آن را فراهم کرده است، منبع اصلی برای قضاوت پزشکی درباره وضعیت بیمار و تصمیم¬گیری اوست. تحولاتی از این دست که حاصل بهره¬گیری روزافزون از تکنولوژی¬های پزشکی است، موجب شده است که شبکه عاملان مسئول در پرکتیس مراقبت از سلامت بیمار دگرگون شود. برای مثال، ضرورت عملکرد درست این تکنولوژ¬ی¬ها و کاربرد آنها توسط کاربران موجب شده است که بخشی از مسئولیت پرکتیس مراقبت سلامت، بر عهده طراحان و مهندسانی که سازنده این تکنولوژی¬ها هستند باشد. بنابراین، اهمیت تکنولوژی در بخش¬های مختلف پرکتیس پزشکی و ایجاد تحولاتی بنیادین در این حوزه، انکارناپذیر است.
علی¬رغم اینکه تکنولوژی تاثیرات قابل توجهی بر پرکتیس پزشکی داشته است، این پدیده به قدر کافی مورد مداقه افرادی که در حرفه¬های مرتبط با پزشکی مشغول¬اند، علی¬الخصوص فیلسوفان تکنولوژی و فیلسوفان پزشکی قرار نگرفته است. یکی از مهمترین آثار تکنولوژی بر پرکتیس پزشکی، نقش مغفول اما بسیار حیاتی آن در ایجاد بحران مراقبت در پزشکی است. به تصریح مارکوم (۲۰۱۲)، پزشکی مدرن غربی متهم است به اینکه توجه کافی به همه ابعادی که در مراقبت از بیمار ضروری است، ندارد. چرا که نیازهای روانشناختی و وجودی بیمار در پزشکی مدرن به خوبی برآورده نمی¬شوند. اما نکته¬ای که مارکوم به آن بی¬توجه است، نقش تکنولوژی در ایجاد بحران مراقبت در پزشکی است.
گسترش استفاده از تکنولوژی در پزشکی تنشی را میان دو پارادایم در مراقبت از بیمار ایجاد کرده است؛ پارادایم رابطه و پارادایم کنترل (Hawthorne & Yurkovich 1995, p. 1090). به این معنا که جهان کارامد و سامان¬یافته تکنولوژی بر جهان روابط منحصربفرد و فی¬البداهه انسان¬ها غلبه یافته است (Barnard & Sandelowski, 2001, p. 368). تکنولوژی در سه سطح، مانعی برای روابط مراقبتی در پرکتیس پزشکی بوده است و روابط میان بیمار/پزشک، بیمار/خانواده، و پزشک/خانواده را به مخاطره افکنده است. خیرگی تکنولوژیک که امکان شناخت بیشتر و دقیق¬تر از بدن و اعمال کنترل روی آن را فراهم کرده است، موجب شده است که بیماری، به اختلال در عملکرد بیولوژیک بدن و فرایندهای شیمیایی در جسم تقلیل پیدا کند و در نتیجه آن، از پرکتیس پزشکی انسان¬زدایی شده است.
بنابراین، آگاهی از تجربه شخصی بیمار از بیماری و شرایطی که در آن قرار گرفته است، بخشی ضروری از پرکتیس پزشکی محسوب نمی¬شود. بیمار، نقش معرفت¬شناختی محدودی را ایفا می¬کند و خصوصاً، در مواردی مانند آزمایش¬های پیشگیرانه ، دانش پزشکی، از علائم بیمار و تجربیات فردی او مستقل است (Hofmann B. , 2001, p. 338). این مداخلات تکنولوژیکی منجر به به وجود آمدن فاصله¬ای میان بیمار و پزشک شده¬اند و در اغلب مواقع، اقتدار نامحدودی را برای پزشک به ارمغان آورده¬اند که سبب تشدید مشکلات ناشی از عدم مراقبت وجودی از بیمار شده است.