نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

معرفی فیلسوفان پزشکی: هیوگو تریسترام انگلهارت

آذر قاسمی

0

آذر قاسمی

هیوگو تریسترام انگلهارت Hugo Tristram Engelhardt ( آپریل ۱۹۴۱ تا ژوئیه ۲۰۱۸ ) فیلسوفی آمریکایی، دارای دکتری در فلسفه از دانشگاه تگزاس آستین و نیز دکتری پزشکی از دانشگاه تولین بود. استاد فلسفه و بطور ویژه تاریخ و فلسفه ی پزشکی از نقطه نظر فلسفه قاره ای در دانشگاه رایس[۱] بود. وی سابقاً سرویراستار مجله ی پزشکی و فلسفه[۲] بوده و نیز مجموعه کتاب های “فلسفه و پزشکی” را ویراستاری نمود.

حوزه ی پژوهشی انگلهارت از فلسفه ی پزشکی تا اخلاق پزشکی فلسفه ی قاره ای را به ویژه در زمینه ی اخلاق زیستی  شامل می شود. وی نویسنده یا ویراستار انبوه بسیاری از مقالات و کتاب ها می باشد، از جمله کتاب های بسیار تاثیرگذاری همچون بنیان های اخلاق زیستی( The Foundations of Bioethics)(1986). پروفسور انگلهارت جز پیشروان جنبش اخلاق زیستی می باشد؛ گرچه این واژه گستره ی آثار و کارهای وی را بسیار محدود نشان می دهد. وی بیش از ۳۰۰ کتاب و مقاله دارد که شخصانیت[۳] و هویت، اخلاق زیستی، ژنتیک، اومانیسم سکولار، حرفه ای گری زدایی[۴] از پزشکی، اخلاقیات و الهیات مسیحی، حقوق حیوانات، سیاست سلامت، و بسیاری موضوعات دیگر را مورد بررسی قرار داده اند. پروفسور انگلهارت آثار خود را به سه زبان نوشته است و به ۷ زبان ترجمه شده اند.

پروفسور انگلهارت با مرخصی از دانشگاه پزشکی،phd فلسفه در دانشگاه تگزاس را در سال ۱۹۶۹ به پایان رساند، و رساله ی دکترای خود را درباره ی کانت، هگل و هوسرل نوشت. وی سپس به تحصیل پزشکی خود بازگشت و در سال ۱۹۷۲ با افتخار فارغ التحصیل شد. وی در پاسخ به این سئوال بی پرده که “چرا تصمیم گرفتید که پزشکی بالینی را دنبال نکنید؟” ، پاسخ می دهد که از سال ۱۹۷۲ یک پزشک دارای پروانه بوده و هست و از مواجهات بالینی با بیماران لذت می برد. اما وی با اشاره به نقل قولی از اسپینوزا می گوید “فرد برای اینکه بخواهد دنبال یک چیز باشد، باید تصمیم بگیرد که از چیزهای بسیار دیگری بگذرد“. انگلهارت تصمیم گرفت که در مفهوم گسترده ی واژه ی پزشک، یک پزشک باشد. در زمان و مکانی که انگلهارت تحصیل پزشکی می نمود _ دهه ی ۶۰ و در جنوب آمریکا –پزشکی هنوز جهت فهمیدن وضعیت انسان به کار می رفت نه صرفا برای بیماری ها و سوءعملکردهای بدن انسان. از نظر انگلهارت پزشکی در نیمه دوم قرن ۲۰ میلادیتحت حرفه ای گری زدایی فزاینده ای قرار گرفته است، که از یک انجمن صنفی حرفه ای خودگردان به یک تجارت که توسط جامعه، قانونگذار و دیوان عالی کشور اداره می شود، تغییر کرده است. دلیل اصلی که انگلهارت به جای گذراندنوقت خود در بالین، به نوشتن و تدریس و مطالعه و سخنرانی میپردازد، این است که به گونه ای بتواند پزشکی را به معنای کلاسیک آن تحصیل کند، به عنوان یک محقق که می خواهد زمینه چارچوب پزشکی را بفهمد.

آیا پزشکی  می تواند ادعایبرحق خود را به عنوان یک “حرفه” بازیابد ؟ انگلهارت می خواهد در پاسخ به این سوال بله بگوید، اما شواهد دلگرم کننده زیادی نمی بیند. وی می گوید ، برای اینکه پزشکی دوباره به یک حرفه تبدیل شود، پزشکان باید درباره ی قدرت خود تأمل کنند، و با اخلاقیات پیرامون خود بدون دیدگاه انتقادی سازگار نشوند و منتقدانه به آن ها واکنش نشان دهند.پزشکان بایداز صحبت در مورد محدودیت های زندگی و اجتناب ناپذیری رنج و مرگ شروع کنند.تا زمانی که پزشکان با تلاشبرای گسترش زندگی به هر قیمتی،رهانیدن همگان از همه ی رنجها و مشکلات توسط پزشکی، به این جنبه های اساسی وضعیت انسان پشت می کنند،”سخنان عوام فریبانه ای بر زبان می آورند”و سبب سلب اعتماد بیشتر به این حرفه می شوند. انگلهارت معتقد است اگر پزشکان بخواهند صادقانه درباره آنچه پزشکی می تواند و باید انجام دهد صحبت کنند، مردم به آن گوش می دهند.

تریسترام انگلهارت به همراه ادموند پلگرینو  ازمهم ترین فیلسوف پزشکان بوده و از رئوس مباحث فلسفه ی پزشکی می باشند. چنانکه کتاب بنیادهای اخلاقی زیستی[۵] انگلهارت اولین متن تک نویسنده درباره مسائل فلسفی اخلاق زیستی است که منظم و جامع باشد. انگلهارت هم نقدی بر مبانی نظری اخلاق زیستی و هم تحلیلی در مورد روشهای مسئله ساز که در آن حقایق، تئوری ها و ارزش ها در مفاهیم سلامت و بیماری در هم تنیده می شوند، ارائه می دهد. وی حقوق بیماران، از جمله حق رضایت آگاهانه و آزاد، امتناع از درمان و مزایای مراقبت های بهداشتی را تجزیه و

تحلیل می کند. با پوشش موضوعاتی از سقط جنین و لقاح آزمایشگاهی تا ناهنجاری جنسی و پیوند اعضا. و از کتب دیگر انگلهات کتابی دیگر تحت عنوان” فلسفه ی پزشکی، چارچوب بندی حیطه[۶]” می باشد و این مجموعه مقاله دامنه گسترده دغدغه هایی را از فلسفه بدن یافتگی[۷]، تا موضوعات نقش مشاوران اخلاقی، و مفاهیم بیماری و برابری و معنای تاریخی آن ها ارائه می دهد.

در دیدگاه انگلهارت فلسفه پزشکی نقش بی نظیری در پرداختن به ماهیت و معنای بیماری دارد. وی می گوید ، فلسفه پزشکی”نوید مجموعه خاصی از مفاهیم را در ارتباط با بیماری، ناخوشی و سلامتی” ارائه می دهد.چنین مفاهیمی “کاربردهای توصیفی و ارزشیابی بی نظیری دارند”. انگلهارت از طریق تحلیلخود از بیماری، ارتباط بینفهمیدن بیماری و تصمیم گیری برای اقدامی که در پزشکی باید انجام شود را با سر فرو آوردنِ ادعاهای ما در مورد حقایق، تئوری، ارزش ها و مفاهیم اجتماعی درپزشکیدر برابر تحلیل های فلسفی نشان می دهد. به عبارت دیگر، مفاهیم بیماری تعریف شده توسط انگلهارت، وابستگی دوگانه یاخلاق زیستی و فلسفه پزشکی بر یکدیگررا تأکید می کند. این بخش قابل توجهی از میراث انگلهارت است.

انگلهارت بی شک از اولین شکل دهنده های حیطه ی مطالعاتی فلسفه ی پزشکی بوده که این حیث از مطالعات را معرفی کرد و به آن جایگاه بخشید. از دیگر عناوین کتاب های متعدد وی می توان به موارد زیر اشاره نمود :

Bioethics and secular humanism : the search for a common morality

Mind-body : a categorial relationship

Mental health : philosophical perspectives

After God: Morality and Bioethics in a Secular Age

Philosophical Medical Ethics: Its Nature and Significance

[۱]Rice University

[۲]The Journal of Medicine and Philosophy

[۳]personhood

[۴]deprofessionalization

[۵]The Foundations of Bioethics

[۶] The Philosophy of Medicine

Framing the Field

[۷]embodiment

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.