نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

مناقشات علمی چگونه پایان می پذیرند؟(۱) معرفت خوردنی، انتقال شیمیایی حافظه

غلامحسین مقدم حیدری

0

گالم: آنچه باید درباره علم بدانید نوشته هری کالینز و ترور پینچ مجموعه ای از هفت مطالعات موردی است که می کوشد تا نشان دهد که علم واقعا چگونه کار می کند. این مطالعات موردی مناقشات جدی در شکل گیری نظریه های علمی و آزمون صحت و سقم آن ها و نهایتا گزینش و پذیرش آنها به عنوان نظریه های معقول و مقبول را بررسی می کند. در ادامه حلاصه ای اجمالی از یکی از این مناقشات را بیان می کنیم.

در سال ۱۹۵۰ میلادی، جیمز مک‏کانل[۱] آزمایشی را با کرم‏های «پلانارین»[۲] انجام داد. او تعدادی از این کرم‏ها را در ظرفی قرار داد و هم‏زمان با تاباندن نور، به آنها شوک الکتریکی داد. این عمل سبب تحریک کرم‏ها می‏شد، به طوری‏که با پیچ‏وتاب دادن شدید بدنشان صداهایی تولید می‏کردند. مک‏کانل این کار را در فواصل زمانی منظم تکرار کرد. پس از مدتی مشاهده کرد که کرم‏ها با تابیدن نور به بدنشان، بدون وارد کردن شوک الکتریکی به پیچ‏ وتاب دادن بدن و تولید صدا می‏پردازند. او نتیجه گرفت که هم‏زمانی میان تاباندن نور و دادن شوک الکتریکی، این مطلب را به کرم‏ها آموزش داده است که با احساس نور، بی‏درنگ واکنش شوک الکتریکی از خود نشان بدهند. مک‏کانل این کرم‏ها را«کرم‏های آموزش ‏دیده»[۳]نامید.[۴]
این کرم‏ها قابلیت بازسازی اعضای جدا شده‏ ی بدنشان را داشتند. مک‏کانل با قطع نیمه جلویی بدن کرم‏های آموزش‏دیده ـــ که مغز کرم در آن قرار داشت ـــ مشاهده کرد که نیمه‏ ی باقی‏مانده، پس از بازسازی کل بدن کرم، همان رفتار کرم‏های آموزش ‏دیده را از خود نشان می‏دهد. او نتیجه گرفت که آموزش فقط با مغز کرم در ارتباط نیست، بلکه در سراسر بدن به صورت شیمیایی توزیع شده است. مک‏کانل کوشید با پیونددادن بخشی از بدن کرم‏های آموزش‏دیده به کرم‏های آموزش ‏نیافته، آموزش را انتقال دهد، اما این کار با توفیق چندانی همراه نبود. بنابراین او آزمایش دیگری را ترتیب داد. بعضی از این کرم‏ها بدن همدیگر را می‏خوردند. مک‏کانل بخش‏هایی از بدن کرم‏های آموزش ‏دیده را تکه ‏تکه کرد و به کرم‏های دیگر خورانید و متوجه شد که کرم‏هایی که آن را خورده ‏اند، بیش از کرم‏های دیگر در برابر نور واکنش نشان می‏دهند.
مک‏کانل نتایج آزمایش‏های خود را در سال ۱۹۶۲ منتشرساخت. تصور این که حافظه آموزش‏ دیده می‏تواند با مواد شیمیایی انتقال یابد، سبب مناقشات شدیدی در علم شد. منتقدان مک‏کانل بر این باور بودند که کرم‏ها برای آموزش دیدن بسیار ابتدایی هستند و وی با این گمان که کرم‏ها در برابر واکنش به نور آموزش دیده‏اند، تنها خود را فریب‏ داده و در واقع فقط سطح عمومی حساسیت به هر محرکی را در کرم‏ها افزایش ‏داده است. تنها چیزی که از یک کرم به کرم دیگر منتقل‏ شده، یک مادّه حساسیت ‏زا بوده است نه حافظه ‏ای خاص. دفاع در برابر این انتقاد، کاری مشکل بود. زیرا «آموزش‏ دادن» بسیار مشابه «افزایش حساسیت» است. اما اگر کرم‏ها را به‏ طور تصادفی در معرض محرک‏های نور و شوک الکتریکی قراردهیم و باز همان واکنش‏هایی را ببینیم که در کرم‏های منظما تحریک‏ شده می‏دیدیم، می‏توانیم بگوییم که تنها افزایش حساسیت رخ‏داده است. علی‏رغم این‏که چنین آزمایشی ساده به نظر می‏رسد، انجام دادن آن و تکرارش برای کسانی که به موضوع علاقه ‏مند بودند، با مشکلات فراوانی همراه بود.

زیرا «آموزش ‏دادن»، عملی ماهرانه است و آموزش‏ دهندگان مختلف ممکن است از روش‏های آموزش مختلف، نتایج متفاوتی بگیرند. به همین سبب، بحث میان مک‏کانل و نقّادانش در سال ۱۹۶۴ با انتشار گزارشی در مجله ‏ی تخصصی ـ تحقیقی رفتار حیوانی به اوج خود رسید. در آن زمان تعیین برنده در این مناقشه‏ ی علمی کار سختی بود. اما پیدا بود که ادعای مک‏کانل از پذیرش کم‏تری برخوردار است.
مک‏کانل دانشمندی غیرعادی بود. او هنجارها و قراردادهای علمی دانشمندان را رعایت نمی‏کرد. وی در سال ۱۹۵۶، مجله ‏ای تخصصی به نام ورم رانرز دایجست منتشرکرد و ادعا می‏کرد که نامه ‏های بسیاری در مورد تحقیقات بر روی کرم‏ها دریافت می‏کند که در مجله به انتشار آن‏ها می‏پردازد. یکی از آفت‏های آزمایش درباره ‏ی کرم‏ها این بود که آزمایش‏ها به نظر ساده می‏رسیدند. به همین سبب، از دانش ‏آموزان دبیرستانی گرفته، تا دانشمندان متخصص، به انجام دادن آن می‏پرداختند و مک‏کانل نتایج تمامی این افراد، از جمله دانش ‏آموزان دبیرستانی را نیز در مجله‏ اش منتشر می‏کرد که این امر موجب تردید در اعتبار کارهای علمی مک‏کانل و مجله‏ اش می‏شد.
در سال ۱۹۶۷، مک‏کانل مجله‏ ی دیگری به نام مجله ‏ی تخصصی روان‏شناسی زیستی منتشر ساخت. این مجله بیش‏تر از مجله قبلی ‏اش از موازین مقبول جامعه‏ ی علمی پیروی می‏کرد. با این همه، این مجله نیز هیچ‏گاه به عنوان یک مجله‏ ی تخصصی علمی پذیرفته نشد. از آن‏جا که اکثر مقالات مک‏کانل در مجله‏ های خودش منتشر می‏شد، دانشمندان آن‏ها را زیاد جدّی نمی‏گرفتند.
باید توجه کرد که در تمام جوامع علمی، مجموعه‏ ی ویژه ‏ای از باورها و پیش ‏پندارها، شامل تعهدات مابعدالطبیعی، نظری، ابزاری و روش ‏شناختی، سنت علمی آن جامعه را تشکیل می‏دهند. پژوهش محققانی که در جامعه‏ ی علمی مشغول‏ اند، مبتنی بر سنت علمی حاکم بر آن جامعه است. این سنت علمی است که به دانشمند می‏گوید مسئله‏ ای که باید به جست‏ و جوی پاسخ آن بپردازد چیست و پاسخ‏ها باید در قالب کدام مفاهیم و اصطلاحات صورت‏بندی شوند و با کدام اصول و نظریه‏ ها سازگاری داشته باشند و به چه شیوه‏ای ارائه و بیان گردند و در کدام مجله‏ ی تخصصی منتشر شوند، تا مقبولیت اولیه را بیابند و موردتوجه واقع شوند. در واقع، «جامعه علمی، سنت‏های اعلام شده‏ ی ویژه‏ ی خودش را دارد» (ص۱۳).

پژوهشگر یک جامعه علمی این سنت‏ها را نه به صورت مجرد در قالب قوانین و اصول، بلکه در حین آموزش آن علم، هنگامی که به عنوان دانشجو یا دستیار محقق ارشدی مشغول به کار بوده، فرا می‏گیرد. به همین سبب دانشمندانی که در جامعه ‏ی علمی خاصی به کار مشغول‏ اند، از قوانین و موازین یکسانی برای کاوش علمی و چگونگی بیان و انتشار آن تبعیت می‏کنند که همین امر موجب توسعه علم در آن جامعه می‏شود. به عبارت دیگر، این سنت‏ها در واقع تعهدات و اجماع‏ های آشکار در یک جامعه‏ ی علمی هستند که لازمه‏ ی پیشرفت پژوهش‏های علمی ‏اند. از این رو دانشمندان، آگاهانه یا ناآگاهانه، رعایت آن‏ها را بر خود واجب می‏دانند.
اعتبار فعالیت پژوهشی هر دانشمند به رعایت این سنت‏ها وابسته است. و هرکسی که این سنت‏ها را رعایت نکند، کارش نه‏ تنها بی‏ اعتبار می‏شود، بلکه مطرود جامعه‏ ی علمی نیز واقع می‏شود. و این دقیقا همان چیزی است که برای مک‏کانل رخ داد. گرچه محتوای تحقیقات مک‏کانل بسیار جالب بود، امّا وی در ارائه و بیان آن‏ها از آداب جامعه علمی پیروی نکرد. از این رو، دانشمندان آن را جدی نگرفتند. او از این نکته غافل بود که: «در رقابت بین ادعاهای علمی، روش بیان و ارائه، به اندازه محتوا [ادعای علمی] مهم است»

[۱]– James V. McConnell

[۲] – Planarian worms

[۳] – Trained worms

منبع

گالم: آنچه باید درباره علم بدانید نوشته هری کالینز و ترور پینچ. این کتاب در فارسی با عنوان چگونگی علم: آنچه باید درباره علم بدانیم در سال ۱۳۹۹ (ترجمه مرتضی هادی جابری مقدم) توسط انتشارات سمت منتشر شده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.