نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

سراسربین (بخش سوم):معماری کلیسای ارتدکس

غلامحسین مقدم حیدری

0

در قلب زندگی مسیحی تجسد خدا و خدایی شدن انسان وجود دارد.  نقش نهایی معماری کلیسا بازتاب این حقیقت  و کمک به واقعیت بخشیدن به خدایی شدن انسان است که طراحی و ساختار آن هم در آسمان و هم در زمین ریشه دارد یعنی هم در اصول بی زمان الهی و هم در ویژگی های زمان و مکان زمینی. بدین گونه می توان از سه نوع طراحی کلیسا نام برد: مرکز گرا (طراحی هشت ضلعی ، مربع یا دایره ای) ، مستطیلی، صلیب وار. کلیساهای کاتولیک اروپایی بصورت مستطیلی بنا شده بر یک صلیب طراحی می شوند. معمولا بر روی اضلاع این صلیب اتاق ها و سرسراهایی به شکل مکعب مستطیل و با ارتفاع بلند بنا شده است.

شکل ا

ارتفاع بلند این برجها و مناره نشان دهنده فاصله ما با خداست. «ارتفاع برجها فاصله و مکان دور ما از خدا را تعریف می کنند که وقتی فرد به دنبال سعادت باشد می تواند بر آن فائق آید» (Werret,1999,p15)

  شکل ۲

    شکل۳

اما در معماری کلیسای ارتدکس که برگرفته از کلیسای بیزانس است طراحی بر روی صلیب حفظ شده است بطوریکه چهار مربع در گوشه ها و یک مربع در وسط آن قرار دارد. بالای مربع وسط گنبدی واقع شده است که تصویر مسیح به مثابه «فرامانروای همه[۱]» بر روی آن نقش بسته است.

شکل۴

این تصویر شمایلی دارای دو ویژگی است: چشمان برجسته مسیح که نشانگر وقوف خدا بر همه چیز –دانای کل-[۲] است و دستان او که به انجیل به عنوان قوانین الهی[۳] برای انسان اشاره می کند. در این کلیسا محراب پشت دیواری قرار گرفته که با شمایلی از مسیح پوشانده شده است و دری در میان این دیوار وجود دارد. کشیشان در طی آیین نماز و مناجات در حال رفت و آمد از میان درب مقدس به درون جایگاه مقدس می باشند که در نهایت به داخل جایگاه مقدس می روند و درب را می بندند و مردم عادی را در صحن اصلی کلیسا تنها می گذارند. بدین گونه مردم در صحن کلیسا در حالیکه تنها صدای مناجات کشیشان را می شنوند در میان شمایل مسیح از هر طرف در محاصره قرار می گیرند. تاثیرگذارترین این شمایل ، «چشمان خشمگین  مسیح» است که همچون دانای کل و قدرت کل[۴] از بالای گنبد بر آنان نظاره گر است بدون اینکه منبع این قدرت آشکار باشد.

بدین گونه خدا به عنوان مراقب کل بر روی زمین متجسد می شود. افرادی که در صحن کلیسا هستند به عنوان افرادی گناهکار تلقی می شوند که در معرض نگاه مسیح -که خدای متجسد شده بر روی زمین است – قرار گرفته اند. بدین گونه افراد در جوی قرار می گیرند که متذکر گناهکاری آنان هست و به آنان گوشزد می کند که باید به تهذیب نفس بپردازند. این نوع معماری دارای ویژگی های زیر است:

  • عدم تقارن در رویت پذیری[۵] : افراد حاضر در کلیسا توسط مسیح نظاره می شوند. به عبارت دیگر آنان در نزد مسیح رویت پذیرند. چشمان مسیح که بر گنبد نقش بسته به آنان متذکر می شود که شما در پیشگاه خداوند گناهکارید و باید به تهذیب نفس بپردازید. احساس گناه و اراده به تغییر در خود نیرویی است که از طرف مسیح نظاره گر بر آنان وارد می شود. گرچه این افراد می توانند سرشان را بلند کنند و تصویر نقش بسته مسیح بر گنبد را ببینند اما مسیح موضوع مشاهده آنان نیست. یعنی مشاهده آنان هیچ نیرویی بر مسیح به مثابه تجسد خداوند بر روی زمین وارد نمی سازد و او را مجبور به انجام کاری نمی کند. از این رو رویت پذیری امری یکطرفه است . یعنی افراد مورد مشاهده مسیح هستند، مسیح آنان را می بیند و مراقب شان است اما مسیح موضوع مشاهده ای برای این افراد نیست.
  • فردیت سازی: گرچه افرادی که در صحن کلیسا هستند بصورت جمعی موضوع مراقبت و نظارت مسیح می باشند اما این جمع به مثابه یک کل نیست که احساس کند که موضوع مشاهده مسیح است. بلکه هر فرد به تنهایی در درون خود احساس می کنند که مورد نظارت و مراقبت هست و باید مراقب اعمال و رفتار خود باشد. به عبارت دیگر از نظر مسیح و خداوند تک تک انسان ها مسئول اعمال و رفتارشان هستند. گرچه مسیح به مثابه چوپان ترسیم می شود که می کوشد تا شیطان را از گله انسان ها دور ساز اما این رها سازی از دست شیطان با فردیت بخشیدن به تک تک انسان ها و القای عذاب وجدان بدان ها انجام می گیرد. زیرا ایمان به خدا امری کاملا فردی است و فردیت در ذات ایمان به خدا نهفته است.
  • زندگی معیار: هدف اعمالی که در کلیسا انجام می شود تهذیب نفس است. یعنی برگرداندن انسان های گناهکار به مسیر سعادت الهی. این مسیر همان سبک زندگی است که تعالیم دینی و شرعی کلیسا تعیین می کند. به عبارت دیگر سبک زندگی مورد تاییدکلیسا معیار و میزانی برای یک زندگی مومنانه است. از نظر کلیسا افرادی که مطابق این تعالیم زندگی کنند «مومن» و آنانی که از این سبک زندگی پیروی نکنند « منحرف» هستند. معماری کلیسای ارتدکس با فعلیت بخشیدن به تجسد مسیح بر روی زمین می کوشد در طی مراسم نماز و مناجات، مسیحیان را به این سبک زندگی معیار رهنمون سازد. کلیسا ارتدکس به مثابه مکانی است که متذکر می شود خداوند همواره در حال نظاره و مراقبت بندگان می باشد و بدین گونه ترس از خدا و عذاب وجدان در برابر گناه را بر بندگان القا می کند و بدین وسیله می کوشد تا منحرفان و گناهکاران را به سوی زندگی «معیار» – مومنانه- بازگرداند.

دو ویژگی نخست خصیصه اصلی کلیسای ارتدکس است و ویژگی های دوم و سوم گرچه هدف کلیساها غربی هم است اما در کلیسای ارتدکس فعلیت بیشتری می یابد زیرا« معماری کلیسای غربی امکان تجربه خدا را متجسد می کند در حالیکه کلیسای ارتدکس فعلیت این تجربه را متجسد می سازد بطوریکه حضور خدا بر روی زمین متجسد می شود.» (Werret,1999,p15)

در بخش های بعدی به تاثیر این شیوه معماری و انتقال ویژگی های فوق در طراحی های ساموئل بنتام و جرمی بنتام می پردازیم.

[۱]– Ruler of All

[۲]– omniscient

[۳]– Divine Law

[۴]– omnipotence

[۵]— asymmetry of visibility

منبع: غلامحسین مقدم حیدری(۱۴۰۱) «نگاه سراسربین: ماشین معرفت ساز» در  انسان به منزله ابژه دانش، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.