نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

پزشکی چیست؟ (۲)

جیمز مارکوم، ترجمه رضا دانشور

0

۱- هنر یا علم

مجادله در این باب اینکه آیا پزشکی هنر است یا علم، تاریخی طولانی دارد.

ادموند پلگرینو پزشک-فیلسوف

(Pellegrino,1976) با اینهمه در طی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم هنگامی که تقدیر و سرنوشت پزشکی یا علوم طبیعی گره خورد، این مجادله دچار بیشترین تلاطم شد.
کار بسیاری از پزشکان که طرز تفکر علمی داشتند این بود که پزشکی را از نوعی رویکرد اصالت حیات جدا سازند و شالودۀ آن را بر عقلانیت علمی مستحکم سازند. (welch,190) پزشکی دیگر یک رشتۀ بی نتیجه (بی اثر) نبود، بلکه پیشرفت های شگفت انگیز –گرچه نه معجزه آمیز- در طی قرن بیستم در فرایندها و دستورالعمل های تشخیص و به خصوص درمان، موجب شد پزشکی علمی به ابزارهای مفید و مؤثر درمان بیماران تبدیل شود. –یا اینکه چنین چیزی ادعا می شد- آنچه که زمانی تحت پوشش هنر، در حقیقت جهل پزشکی بود با یقین (قطعیت) علوم طبیعی جایگزین شد. همچنانکه قرن بیستم پیش می رفت، برای بسیاری هنر پزشکی تحت الشعاع علم پزشکی قرار گرفت و یا اینکه بدان تقلیل یافت. اما آیا هنر پزشکی می توانست و یا اینکه می بایست به علم پزشکی تقلیل یابد. برای مثال، فیزیولوژی با تأکیدش بر دقت و امر کمی به عامل استحکام عملکرد پزشکی تبدیل شد که این نقش در طول تاریخ به آناتومی اختصاص داشت. (Meltzer,1904)
برای پزشکی معاصر مسئله اینست که چگونه فراتر از معرفت و اطلاعات زیست پزشکی رفته و آن معرفت و اطلاعات را در عمل بالینی به طور خردمندانه ای به کار ببرد. گرچه Pollock و دیگران سعی می کنند که به این پرسش پردردسر پاسخ دهند، بخشی از مسئله پاسخ دادن به آن اینست که خود حکمت به خوبی فهمیده نشده است و توضیح آن دشوار است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.