تحقیق در باب ذاتگرایی تکنولوژی پزشکی: دلایل و شواهد
مهدی معین زاده
دلایل و شواهد هایدگر در باب ذاتگرایی تکنولوژی
۱.۱ اگر تکنولوژی ابزار باشد و ما استلزامات ابزاربودن تکنولوژی را تا به آخر بپذیریم، نتیجه آن میشود که تکنولوژی نحوهای انکشاف است. این گزاره گونهای استدلال مألوف هایدگری را نشان میدهد که صورتبندی آن تا حدی یادآور برهان خلف است. از آنجا که وی بهجای صدق و کذب، باطن و ظاهر را مینشاند (هایدگر،.۱۳۸۶ الف: ۱۳۰) و باطن و ظاهر بدان سبب که باطن و ظاهر یک امرند به یکدیگر تعلق دارند، لذا در هر دو گانهای همچون ابزار/ ماهیت میتوان ظاهر (ابزار) را گرفت و به شرط گردننهادن به ناموس بحث تا گام آخر، به باطن (ماهیت) رسید. این شیوهای معهود نزد هایدگر است. فیالمثل در بحث «مکانمندی ذاتی دازاین» در هستی و زمان، هایدگر تلقی طبیعی از مکان (که کاذب نیست اما ظاهر امر است) را میگیرد و خواننده را درحالی که به ناموس و قانون راهرفتن ملزم ساخته است تا باطن مکان (قرب و بعد) میبرد (همان، ۲۷۴). اما برجستهترین و درخشانترین نمونه این روش استدلال هایدگری را آنجا میتوان یافت که وی درباره محل حقیقت بحث میکند و به همان طریق، گزاره را میگیرد و تا واگشایی ره میبرد (همان: ۴۱۶ و ۴۸۵).
در «پرسش از تکنولوژی» هایدگر بههیچروی تعریف ابزاری از تکنولوژی را ناصحیح نمیخواند؛ «به هر حال این گفته درست است که حتی تکنولوژی جدید هم وسیلهای است برای رسیدن به هدفی» (هایدگر، ۱۳۸۶ ب: ۶). اما از نظر وی «آنچه صرفاً امری صحیح است هنوز امری حقیقی نیست» (همان، ۷). بنابراین با گفتن اینکه تکنولوژی، امری ابزاری است پاسخی به چیستی تکنولوژی هنوز داده نشده است. باید با هایدگر همزمان بود و پرسید «خودِ امر ابزاری چیست؟» (همان، ۷) و پاسخ شنید که : «حقیقت امر ابزاری بر علیت استوار است.»
در گام بعدی هایدگر علل اربعه را چهار نحوۀ مسئولبودن میشمرد. «این چهار نحوۀ مسئولبودن، امری را به ظهور میآورند و به آن امکان میدهند تا به قلمرو حضور درآید … این کار یعنی راهیکردنِ چیزی برای رسیدن به حضور، شاخصۀ اصلی مسئولبودن است.» (همان، ۱۱) قلمرو حضور، همان قلمرو کشف حجاب (آلِتیا )، همان قلمرو انکشاف است. پس «امکان هرگونه سازندگی مولد [یا تولید هرگونه فراورده] در انکشاف ریشه دارد» (همان، ۱۳). به تعبیر دیگر تکنولوژی نحوهای انکشاف است و از آنجا که ما در پرتو نوری که عالم و آدم را بهگونهای خاص منکشف میکند، معرفتی حاصل میکنیم و این معرفت نسبت ما با عالم و آدم را رقم میزند، تکنولوژی واجد ماهیت مستقل است. چرا که در ابتدای بحث واجد ماهیتی مستقلبودن را بهمعنای تأثیرگذاری روی ماهیت آدمی (نسبت آدمی با عالم و آدم) دانستیم.
دلیل هایدگر در پیمودن این راه، جابهجایی نشانههای اتیمولوژیک است. خردهای بر او از این حیث نمیتوان گرفت و حرجی بر او نیست. آنکه «نامهای در باب اومانیسم»، زبان را خانۀ هستی خواند (هایدگر،.۱۳۸۱: ۳۱۷)، پیداست که به واژه و ریشهشناسی آن و به زبان نه بهعنوان وسیله بیان حقیقتی از پیش موجود بلکه بهمنزله محل رخداد حقیقت بنگرد. مسیر استدلال هایدگر را همریشگیهای زبان یونانی -که وی آنجا را مطلع تفکر غربی میدانست- تعیین میکنند. واژه یونانی بهویژه اگر معنای پیشسقراطی آن مد نظر قرار گیرد، حجت موجه هایدگر است و تطور معنای واژه، نشانه تاریخ انکشاف هستی.