نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

هوش مصنوعی در پزشکی

الهه سروش و علیرضا منجمی

0

تکنولوژی چهره جهان را دگرگون کرده است و نه تنها شکل جدیدی از زیستن را خلق کرده بلکه جایگزین انسان در بسیاری از موقعیّت‌ها شده است. هوش مصنوعی در کنجکاوی برای یافتن پاسخ به این پرسش‌ها شکل گرفت که اولاً ذهن انسان چگونه کار می‌‌کند و ثانیاً آیا ماشین‌ها و کامپیوترها می‌‌توانند هوش داشته باشند و بیندیشند؟ امروزه شاهد پیشرفت‌های شگفتی در دنیای هوش مصنوعی و شاخه رباتیک آن هستیم و سرعت رشد تکنولوژی چنان است که روزانه از چهره‌های جدیدی از ربات‌های انسان‌نما پرده‌‌برداری می‌شود. در راستای همین پیشرفت‌ها، دانشمندان و پزشکانی به این فکر افتادند تا از این قدرت که خارق‌العاده به نظر می‌رسید در حوزه پزشکی و برای کاهش خطاها در تشخیص‌های پزشکی استفاده کنند.
خطای پزشکی سوّمین عامل مرگ و میر بیماران است و با عبارت “مرگ بخاطر خود مراقبت پزشکی” به آن اشاره می‌شود (Washangton Post, 2016). مطالعات بسیاری که بر روی علل خطاهای پزشکی انجام شده است نشان داده است که اغلب این خطاها ناشی از خطاهای شناختی پزشک مسئول بوده است.

توسعه‌دهندگان سیستم‌های هوش مصنوعی در پزشکی معتقدند که این سیستم‌ها می‌توانند بخشی از این خطاهای پزشکی که مرتبط با خطاهای شناختی خود پزشکان است را به مقدار قابل توجهی کاهش دهند. 

بخش دیگری از خطاهای پزشکی، خطاهای سیستمی در درمان هستند مانند دنبال نکردن پروتکل درمانی توسط پرستار یا فراموش کردن دریافت دارو توسط بیمار و مواردی از این دست که خارج از مسئله مورد پژوهش در این رساله قرار می‌گیرند.
از طرف دیگر با اینکه اغلب پزشکان به محدودیّت ۶۰ درصدی دقّت تصمیم‌گیری‌ها و تشخیص‌هایشان معترف هستند، آنها بر این باورند که سیستم‌های خبره و هوش مصنوعی نمی‌تواند شانس تصمیم‌گیری‌های بالینی صحیح را افزایش دهد. شک وتردیدهای آنها با ناکارآمدی‌ها و کمبودهای عملی سیستم‌های خبره فعلی تقویت شده است.
در عصری که عصر تکنولوژی و اطلاعات خوانده می‌شود، نفوذ تکنولوژی اطلاعات در پزشکی با برچسب‌های مختلفی مانند “انفورماتیک پزشکی”، “علوم کامپیوتری پزشکی” و “هوش مصنوعی در پزشکی” مطرح می‌شود که زیرشاخه جدیدی از آن منطق، روش‌شناسی و تکنولوژی تصمیم‌گیری‌های بالینی است. از دهه ۱۹۷۰، این علم جدید منجر به تولید تعدادی برنامه کامپیوتری شده است که به اندازه‌ای پیشرفته شده‌اند که نتایج آنها قابل رقابت با استدلال‌ها و تصمیم‌های بالینی پزشکان خبره می‌باشد. در حال حاضر این برنامه‌های کامپیوتری برای تقویت و کمک در تصمیم‌گیری‌های بالینی پزشکان مورد استفاده قرار می‌گیرند. بنابراین با نام‌های مختلفی از جمله سیستم‌‌های پشتیبان تصمیم بالینی یا سیستم‌‌های دانش محور پزشکی و یا سیستم‌‌های خبره پزشکی شناخته می‌شوند. نفوذ این برنامه‌‌ها تحت عنوان “هوش مصنوعی پزشکی” به کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها به حدی بوده است که در بعضی نوشته‎‌ها به نوعی تهاجم تشبیه شده است (Sadegh-Zadeh, 2015).
مهندسان و متخصّصانی که در حوزه هوش مصنوعی فعّال هستند با توجه به پیشرفت‌های حیرت‌انگیزی که از پس سرمایه‌گذاری‌های کلان شرکت‌های بزرگ شاهد آن بوده‌اند، معتقدند هر چند نه در آینده‌ای چندان نزدیک، امّا تا قبل از رسیدن به سال‌های پایانی این صده، شاهد برنامه‌‌های هوش مصنوعی خواهیم بود که بتوانند جایگزین پزشک جهت تشخیص‌‌ها و تصمیم‌گیری‌های پزشکی شود.
از طرف دیگر در سایر حوزه‌‌ها، خصوصاً میان متخصّصان پزشکی و فلاسفه افرادی هستند که معتقدند این امر علی‌الاصول ممکن نمی‌باشد و هر چند تکنولوژی‌های هوش مصنوعی قادرند به عنوان مشاوران و سیستم‌‌های پشتیبان تصمیم‌گیری خبره در خدمت متخصّصان این حوزه باشند، امّا امکان حذف کامل پزشک از فرایند تصمیم‌گیری وجود ندارد و نهایتاً تنها هیبریدی از پزشک و سیستم خبره‌ی مجهز به هوش مصنوعی می‌تواند خطاهای پزشکی را به حداقل ممکن کاهش دهد. با این حال اکثر انتقاداتی که به پروژه‌های هوش مصنوعی در پزشکی گرفته شده و بررسی‌های انجام شده در این زمینه در حوزه انفورماتیک پزشکی بوده است و پژوهش جامعی که در این رساله موردنظر بوده و پژوهش در باب معرفت‌شناسی پزشکی و قابلیّت شبیه‌سازی مواجهه بالینی می‌باشد انجام نشده است.
الهه سروش کارشناسی ارشد هوش مصنوعی و دکترای فلسفه علم و فناوری

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.