نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

سیاست سلامت در قرن نوزدهم

غلامحسین مقدم حیدری

0

غلامحسین مقدم حیدری

در پزشکی رده بندی، بیماری های همه گیر -مثل طاعون، وبا، سرخجه – دارای جایگاه ویژه ای بودند. زیرا این بیماری ها به دلیل آنکه عده زیادی از جمعیت را مبتلا می کردند بهره وری نیروی کار را بشدت کاهش می دادند و به دلیل همه گیر شدن آنها در میان نیروهای نظامی، کشور را با مشکلات امنیتی نیز مواجه می کردند. بر اساس پزشکی مبتنی بر الگوی رده بندی، بیماری همه گیر تفاوت اساسی با بیماری فردی نداشت. بیماری های همه گیر پدیده هایی کمی بودند که هنگامی بروز می کردند که یک بیماری خاص به دفعات در مکان و زمانی واحد روی می داد. در چنین توصیفی سرایت اولویت نداشت و هر چند ممکن است مهم و اصلی به نظر برسد اما فقط جنبه ای در میان جنبه های دیگر بود. «اما بیماری همه گیر چه مسری و چه غیر مسری ، نوعی فردیت تاریخی دارد. به همین دلیل برای مشاهده آن باید روشی پیچیده بکار برد»(فوکو، ۱۳۹۲،ص ۶۷) مشاهده ای که بتواند رویدادها را با جزئیات زیاد توصیف کند. این کار در پایان قرن نوزدهم و با تاسیس مجموعه از نهادهای گوناگون انجام شد.

در سراسر اروپا «طرح های اورژانسی» برای جلوگیری از گسترش همه گیری هایی مثل طاعون در شهرهای گوناگون اجرا شد. این طرح ها که در واقع طرح هایی برای قرنطینه کردن شهرها بودند دارای مراحل زیر بودند(Foucault,1997a,p 145)

  • حبس خانگی : همه افراد باید در خانه هایشان بمانند. همچنین وقتی افراد یک خانواده در خانه هستند باید تا جای ممکن هر فرد در اتاق خودش باشد و از ارتباط با دیگر اعضای خانواده بپرهیزد.
  • تشکیل سیستم عمومی مراقبت: شهر باید به چهار بخش تقسیم شود که مسئولیت هر بخش بر عهده یک مراقب است. او باید در خیابان ها و کوچه ها راه برود تا کسی از خانه بیرون نیاید. وظیفه این سیستم بخش بندی شهر و کنترل آن بود.
  • تشکیل سیستم مرکزی اطلاعات: مراقبان و ناظران باید گزارش تمام مشاهدات جزیی خود از شهر را به اطلاع شهردار برسانند.
  • گردآوری آمار زنده گان و مردگان: مراقبان باید در کوچه ها و خیابان ها راه بروند به در هر خانه ای که می رسند باید اهالی آن را صدا بزنند. ساکنین خانه موظفند خود را از پشت پنجره نشان دهند تا تایید کنند که هنوز زنده هستند و مراقبان باید آن را ثبت کنند. فردی که نتواند خود را نشان دهد یعنی او بیمار یا مرده است و به طاعون مبتلا شده است. مراقب باید آن را گزارش کند تا بیماران و مردگان را به مراکز خاص در بیرون شهر منتقل کنند.
  • گندزدایی خانه به خانه: تمام خانه ها باید با عطر و بخور گندزدایی شوند تا بوهای بد – میاسما- از بین بروند.

اگر با دقت در این مراحل تامل کنیم می بینیم که تکنیک قرنطینه دارای دو بخش سخت و نرم بود. حبس خانگی ، سیستم مراقبت عمومی و گندزدایی خانه ها و خیابان ها و مراکز عمومی شهری بخش سخت آن بود که بدون همکاری پلیس امکان پذیر نبود.  تشکیل سیستم مرکزی اطلاعات که به گردآوری آمار زندگان، بیماران و درگذشتگان می پرداخت و تمام جزییات رخ داده در شهر را ثبت و ضبط می کرد، بخش نرم این تکنیک را تشکیل می داد که سبب پیدایش دانش اطلاعات و آمار شد. این دو تکنیک با هم می توانند یک نهاد تشکیل دهند که هم بر جامعه نظارت دارد ، هم به جمع آوری آمار و اطلاعات می پردازد و بر اساس آن از شهر مراقبت می کند.

تعریف جایگاه سیاسی برای پزشکی و ایجاد آگاهی پزشکی در مقیاس کشور که وظیفه دائمی آن اطلاع رسانی، نظارت و الزام باشد، به همان اندازه موضوعاتی مربوط به پلیس است که بطور خاص مربوط به حوزه صلاحیت پزشکی است

میشل فوکو

 

در هر منطقه فرماندار یک هیئت نیابت تشکیل داد و یک پزشک و چندین جراح را برای بررسی و پیگیری بیماری های همه گیر محل منصوب کرد. وظیفه این هیئت ارائه گزارش به  پزشک ارشد ایالت و مشورت با او درباره بیماری ها بود. اما برای کنترل و درمان بیماری ضمانتی اجرایی لازم بود که بتواند با مداخله مداوم و الزام آور همراه باشد. از این رو «وجود پزشکی امراض همه گیر صرفا توسط پلیس می توانست کامل شود » (Foucault,2000,p25) . برخی از وظایف این نیرو نظارت و مراقبت بر سوزانده شدن اجساد به جای خاکسپاری آنان درگورستان ها، خرید و فروش نان و گوشت، و نظافت کشتارگاه ها بود. هیئتی از بازرسان بهداشت تشکیل شد که اعضای آن در استان های گوناگون پخش شدند و به هر یک مسئولیت ناحیه ای خاص داده شد. این هیئت بر اساس مشاهدات جمع آوری شده اقدامات لازم را تجویز و بر کار پزشکان نظارت می کرد. تشکیل هیئت هایی از این دست اولین گام ها بسوی «نظارت بر سلامت جامعه» بود که توسط دولت انجام شد. بدین گونه «مسئله سلامت کل جمعیت به مثابه یکی از هدف های قدرت سیاسی نیز شکل گرفت» و « “ضرورت سلامت” به منزله وظیفه هر فرد و هدفی عمومی، عنصری مهم از “سیاستگذاری” پیکر اجتماعی شد»(میلر،۱۳۹۳،ص ۱۶۷) از این رو فوکو معتقد است که « تعریف جایگاه سیاسی برای پزشکی و ایجاد آگاهی پزشکی در مقیاس کشور که وظیفه دائمی آن اطلاع رسانی، نظارت و الزام باشد، به همان اندازه موضوعاتی مربوط به پلیس است که بطور خاص مربوط به حوزه صلاحیت پزشکی است».(Foucault,2000,p26)

منبع

مقدم حیدری،غلامحسین(۱۳۹۶)« مشاهده کلینیکی به مثابه عملی سیاسی» مجله فلسفه علم، سال هفتم، شماره اول

مقدم حیدری، غلامحسین(۱۴۰۰)همه گیری، قرنطینه و قدرت سیاسی پزشکی، مجله فلسفه علم،دوره ۱۱، شماره ۲۱ 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.