جایگاه برجسته خودانتقادی در حرفه پزشکی
حمیدرضا نمازی

پزشکی یکی از خودانتقادترین حرفههای تاریخی است که میتوانیم قرائن تاریخی زیادی برایش بیاوریم. بههرحال تلاش برای تأسیس سازمان نظام پزشکی از دهه سی شروع شد و شکلگیری آن از سال هزار و سیصد و چهل و هفت چهل یا هشت است. آن اساسنامه اولش را اگر مطالعه کنید میبینید وظیفه اصلی سازمان نظام پزشکی، نقد پزشکی و نقد خود پزشکان است که دادگاه و دادسرای انتظامی دارد. یک خودانتقادی و خودارزیابی به نظر تاریخی در پزشکی است.
اتفاقاً گروه هایی که به پزشکی نقدهای گزنده میکنند خودشان این خودانتقادی و خودارزیابی را ندارند.
یعنی به گمانم بیشتر حرفهها در ایران وقتی سازمان صنفی تشکیل دادند، برای حفظ منافعشان بوده، اما نظام پزشکی از همان اول بنیانش و بنایش بر خودانتقادی بوده است. انسانهای بزرگی هم در ساختار بودهاند، مثلاً پروفسور شمس معروف چشمپزشک دادستان نظام پزشکی بود. یعنی افرادی را در کار میگذاشتند که بقیه هم حساب ببرند و این خودارزیابی و خودکنترلی همه در آن وجود داشته باشد. اگر امروز علومانسانی سلامت میدان و مجال پیدا میکند، یکی به خاطر این است که در ایران ما این فضای تاریخی انتقاد به پزشکان، پرستاران و داروسازان و دندانپزشکان را داریم. یعنی این زمینه مهیا بوده که بخشی از این مطالعات و ملاحظات ایجاد شده است.
من دیدم در خیلی از رشتهها تازه آموزش مهندسی راه افتاده است و علومانسانی مهندسی در ایران داریم. به خاطر اینکه آن دیرینگی خودانتقادی در اینها به این معنا وجود نداشته و پزشکان همیشه در طول تاریخ این گشودگی را داشتهاند که با وجود همه مشکلاتی که هست از مشکلات بوروکراتیک اقتصادی حتی مشکلات زبانی گرفته، بالاخره باید توضیح بدهیم و میدانید که هر چقدر میگذرد توضیح دادن سختتر میشود. عملاً برای ساختن خانه کمتر کسی را پیدا میکنید که جستجو کند و همه اقسام خانهسازی را یاد بگیرد و بعد با شما شروع به چالش راجع بهاصطلاح فنی کند. یا زمانی که به آرایشگاه میروید که موهایتان را اصلاح کنید، بعید است رفته باشید چند تا از این کتابهای قیچی زدن و کوتاه کردن مو را دیده باشید و به چالش با آرایشگر شروع کنید. هوشمصنوعی البته ممکن است این کار را انجام بدهد. ولی معمولاً چنین چیزی وجود ندارد.
پزشکی خودانتقادی بالا دارد و من میخواهم بگویم که همه بحثهای علومانسانی برای تخریب پزشکی نیست، برای تقویت پزشکی است.
این باید یک پیام آشکار باشد هم به کسانی که دنبال تخریب پزشکی هستند، از این پل نمیتوانند گذر کنند و هم به کسانی که دنبال این هستند که بگویند این پزشکی که الآن در دنیا وجود دارد پزشکی غلطی است. یک پزشکی دیگر ما داریم و آن مهم است. یعنی آنها هم اگر بخواهند نقدی کنند از این مجرا نمیتوانند وارد شوند. یعنی مجرای علومانسانی سلامت و فلسفه پزشکی درست است منتقد پزشکی مدرن ممکن است باشد، آنهم نه منتقد کلیت پزشکی، ممکن است نقد روششناختی شیوههای فرضاً پژوهشی داشته باشد. ممکن است بر گفتگوی پزشکی بیمار نقد داشته باشد و ممکن است که بر تعریف سلامت و بیماری نقد داشته باشد و ممکن است اصلاً در نظریه سلامت نقد داشته باشد. اینها از سطح پژوهشی بود. حتی از شیوههای آماری که پزشکی مدرن استفاده میکند شاید نقد داشته باشد. اما همه این نقدها برای تقویت است و این کلاهی برای آنهایی که میخواهند از این بحثها برای تخریب پزشکی استفاده کنند نمیسازد. البته به همان اندازه هم پاس پزشکی را میدارد، پاس بیمار و فهم بیمار را دارد و دغدغه مراقبت از خود پزشکان را دارد و اصلاً دغدغه مفهوم علمی بودن پزشکی را دارد. ولی برای کسی که در این فضا نیست ممکن است این ذوقزدگی را ایجاد کند که پژوهشهای پزشکی را نواقصی دارند. مثلاً پژوهشهای پزشکی تکرارپذیریشان پایین است. اینگونه نقدها برای تقویت پزشکی علمی است نه راهی برای مداخلات غیرعلمی و شیادانه.
منبع: https://farhikhtegandaily.com/page/261208/