اهمیت مواجهه بالینی در بررسی امکان گفتگوی هوشمصنوعی و بیمار
الهه سروش*
![](https://philosophyofmedicine.com/wp-content/uploads/2024/02/2311_PopSci_AI_Doctor_Final.jpeg)
نگرش متخصّصان هوشمصنوعی و انفورماتیک پزشکی و حتی بخش قابلتوجهی از خود پزشکان درباره مواجهه بالینی آن است که «بیمار با داستانی درباره یک ناخوشی یا شکایت از راه میرسد. پزشک ابتدا به این داستان گوش فرا میدهد. سپس شروع به پرسیدن سؤالاتی میکند. … پزشک به حدود هفت بیماری شایعی که با آن شرححال مطابقت دارد فکر خواهد کرد. سپس ممکن است در ادامه پزشک بعضی بیماریهای غیر شایعتر را هم در نظر بگیرد او تلاش خواهد کرد از طریق پرسیدن پرسشهای بیشتر و معاینات ساده بالینی دریابد علائم بیمار چه هستند…. تا نهایتاً از روی نشانهها تشخیص دهد بیماری چیست یا حداقل احتمال دارد چه باشد و یا تدبیر بیمار چگونه باید باشد»(Taylor,2006: 3).
این تعریف از مواجهه بالینی باعث شده است که در هوش مصنوعیهای پیادهسازی شده و در سیستمهای انفورماتیک سلامت، مواجهه بالینی به جلسهای برای جمعآوری داده تقلیل یابد و عمدتاً با همین نگاه مورد بررسی و شبیهسازی قرار گرفته است. امّا این دیدگاه رایج از بعضی جهات ناکامل و نادرست هست. ناکامل از آن نظر که نقش خود بیمار در آن نادیده گرفتهشده است و نادرست به آن دلیل که هدف از آن به جمع آوری اطلاعات منحصر شده است.
بیماران در شرححالی که برای پزشک بیان میکنند از زبانی مملو از اصطلاحات عمومی و خاص فرهنگ خود استفاده میکنند، ارتباطات علّی که خودشان برقرار کردهاند را عرضه میکنند و توضیحات عامیانه از تغییر وضعیت سلامتی خودشان را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم ارائه مینمایند. بیمار داستانی تعریف میکند که پزشک باید به آن گوش کند، در محدودههای خودش ارزیابی کند و آنها را تفسیر نماید. این فرایندی هرمنوتیک است که در آن پزشک باید مشکل اصلی راوی آسیبدیدهاش را شناسایی و رمزگشایی کند (Sadegh-Zadeh, 2015:13). داستانی که فرد بیمار تعریف میکند قسمتی از تاریخچه زندگیش است. پرسش این است که یک پزشک چگونه میتواند این شبکه پیچیده را از یکدیگر باز کند و علاوه بر آنکه چیزها را مانند آنچه بیمار میبیند، ببیند تشخیص دهد که چه قسمتهایی از داستان بیمار درست است، چه مقداری از آن فقط تفسیرهای بیمار از شرایطش است چه مقداری درددل است و کدام قسمتها فقط گله و شکوه از شرایط فعلیاش میباشد و نهایتاً چه مقدار اطلاعات که بصورت واقعی با بیماری او مرتبط است در داستان او وجود دارد.
پرسش آن است که آیا هوش مصنوعی میتواند مواجهه با بیمار را مانند یک پزشک تدبیر کرده و آنچه را که یک پزشک از چنین رویارویی درمییابد و برای کمک به بیمار مورد استفاده قرار میدهد، ادراک کند؟
* دانش آموخته دکترای فلسفۀ علم و تکنولوژی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی