نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

پزشکی پیشامدرن ۴: بیمارستان به مثابه نوانخانه

غلامحسین مقدم حیدری

0

تا آغاز قرن هیجدهم بیمارستان عمومی مکان نگهداری بیماران، دیوانگان و فواحش و غیره هست که درهم آمیخته اند ... نوع متفاوتی از ابزار طرد، کمک و دگرگونی روحی که کارکرد پزشکی از آن غایب است

میشل فوکو

غلامحسین مقدم حیدری

در آموزه های مسیحیت مراقبت از فقرا و بیماران لازمه ایمان است. آموزه هایی همچون «فقرا مقدس هستند» یا این نقل قول از مسیح در انجیل که  «من بیمارم و شما از من مراقبت می کنید»(۱)  همواره نشانگر تقدیس فقر و بیماری بوده اند. کسانی که از بیماران مراقبت می کنند و یا شرایط و لوازم مراقبت از آنان را فراهم می کنند به رستگاری ابدی دست خواهند یافت. از این رو پیدایش خیریه ها همواره نتیجه ضروری آموزه های مسیحی بشمار می آمده است. بدین دلیل در قرون وسطی[۱] همواره میان نهادی های دینی مسیحیت و نهادهای مراقبت[۲] مشارکت منحصر بفردی وجود داشت. در قرون وسطای اولیه صومعه ها و راهبان مسئولیت مراقبت از بیماران و آسیب دیدگان را داشتن و نیاز به مراقبت از این قشر یکی از دلایل مهم شکل گیری بیمارستان ها بود. به عبارت دیگر «بیمارستان ها بین نیاز، تمایل به تصدیق نیاز و مسئولیت درک شده برای تسکین این نیاز وجود داشتند، از این رو تاریخ آنها به اثر متقابل میان این نیروها حساس است» (۲) عامل بوجود آمدن بیمارستان ها در قرون وسطی شد.

اما با رونق کسب و کار در قرون وسطای میانه جمعیت شهرها افزایش یافت و در نتیجه فقر و بیماری بطور چشمگیری قابل رویت[۳] شد. برای اولین بار از زمان سقوط امپراطوری روم بود که فقرا و بیماران بی جا و مکان در خیابان های شهرهای اروپایی دیده می شدند و اسباب آزار و اذیت مردم را فراهم می کرد. در واقع « اینان قربانیان توسعه شهری سازی شده بودند»(۳) بطوریکه در قرون دوازدهم و سیزدهم شهری سازی وضعیت نامناسبی را در شهرهای اروپا بوجود آورده بود. شهرهای کوچک رونق گرفتند و در برخی جاها روستاها به شهرهای بزرگی تبدیل شدند. شهری سازی سبب رژیم غذایی بهتر، افزایش دادوستد و بازرگانی، آموزش و یادگیری مناسب تر شد. اما از سویی دیگر  «فقیر بیمار[۴] با افزایش متناوب بچه های سر راهی، مسافران، سالمندان و مردم ناتوان به عنوان گروه خاصی برای امداد اجتماعی»(۴) شناخته شد. در قرون سیزدهم و چهاردهم ارتباط تنگاتنگی میان تنگدستی[۵] و مریضی[۶] فهمیده می شد. ناخوشی[۷] یا مرگ یک مزد بگیر می توانست سبب شود تا خانواده او به مراتبی از فقر دچار شود. « تنگدستی بیماری را به بار می آورد و بالعکس» (۵)

جامعه سنتی قرون وسطای اولیه جامعه ای سه بخشی بود: کسانی که عبادت می کردند، کسانی که می جنگیدند و افرادی که کار می کردند. با گسترش شهرها و در نتیجه افزایش تجارت طبقه های اجتماعی جدیدی ظهور کردند: بازرگانان[۸] و شهرنشینان[۹]. این طبقه جدید بازرگان-شهر نشین نه تنها مرزهای جامعه سه گانه پیشین را به چالش کشیدند و تغییر فاحش اجتماعی را بوجود آوردند بلکه مجموعه جدیدی از هنجار های اجتماعی را نیز سبب شدند. اقتصاد جامعه از اقتصاد مبتنی بر زمین  و مبادله پایا پای به جامعه مبتنی بر پول انتقال یافت و تنها تعداد محدودی از نجبای سطح بالا مالکیت زمین ها و مال الاجاره ها را در اختیار داشتند. آموزه های مسیحی مراقبت از بیماران و فقرا این طبقه را ترغیب کرد تا به توسعه خیریه ها و مراکزی برای مراقبت از بیماران و فقرا به غیر از صومعه ها توجه کنند. بدین گونه بیمارستان های شهرداری[۱۰] بوجود آمدند که صرفا در اختیار صومعه ها نبودند و وظیفه آنان مراقبت از فقرا و بیمارانی بودند که به دلیل توسعه شهرنشینی در خیابان ها و کوچه های شهرها به وفور دیده می شدند. بنابراین همزمان با توسعه شهری می توان به سه عامل اشاره کرد که سبب پیدایش بیمارستان های شهرداری شدند:

  • آموزه های مسیحی تقدیس مراقبت از بیماران و فقرا
  • افزایش فقرا و بیماران در شهرها
  • پیدایش طبقه جدید بازرگان-شهرنشین و اقتصاد مبتنی بر پول

البته باید توجه کرد که وظیفه این بیمارستان ها « دادن غذا و پوشاک، فراهم کردن سرپناه و برآوردن نیازهای»(۶)    فقرا و بیماران بود. بنابراین« بیمارستان قرون وسطی محل ایده آلی برای هدایای طبقات مورد نظر بود»(۷) از این رو فوکو معتقد است که در این دوره و کلا تا پیش از قرن هیجدهم بیمارستان نهادی برای کمک به فقرا بوده است زیرا از یک سو فقر خودش نیازمند کمک بود و از سوی دیگر از آنجا که مستعد بروز بیماری بود ریسک شیوع بیماری را افزایش می داد و بنابراین خطرناک هم بود. بنابراین یکی از دلایل ضرورت وجود بیمارستان جدا نگهداشتن فقیر از بقیه افراد جامعه بود تا بتواند آنها را از خطری که فقیر- بیمار با خود حمل می کرد مصون دارد. به عبارت دیگر بیمارستان«نهاد جدا سازی و طرد بود»(۸)

تا قرن هیجدهم فرد ایده آل بیمارستان مریضی که باید درمان[۱۱] شود نبود بلکه فرد فقیر رو به مرگ بود. « کسی که نیازمند کمک بود، چه مادی و چه روحانی. کسی که باید آخرین مراقبت ها[۱۲] و مناسک[۱۳] را دریافت کند. این کارکرد اساسی بیمارستان بود»(۹). به عبارت دیگر « بیمارستان جایی بود که فرد برای مردن به آنجا می رفت»(۱۰). اگر کار درمانی نیز برای فقیر-بیمار انجام می گرفت به منظور بازیافتن سلامتی مجدد و ترک بیمارستان نبود بلکه برای تحمل راحت تر بیماری و مرگ آسان بود. زیرا تنها زمانی فرد به بیمارستان می آمد که از سلامتی اش قطع امید شده و رو به مرگ بود.

بر اساس چنین کارکردی از بیمارستان، وظیفه کارکنان بیمارستان نه درمان بیماران بلکه کوشش در جهت رستگاری[۱۴] آنان بود. کادر بیمارستان ترکیبی از افراد مذهبی و عادی بود که می کوشیدند تا این افراد فقیر-بیمار به رستگاری ابدی نایل شوند. در واقع کارکرد بیمارستان در انتقال از زندگی به مرگ بود. بنابراین بیمارستان از یک سو روح فقرا را در لحظه مرگ به رستگاری می رساند و از سوی دیگر سبب کمال روح مراقبان برای مراقبت از آنان می شد. بنابراین بیمارستان دارای دو کارکرد بود:

  • کارکرد روحانی: انتقال فقرا از زندگی به مرگ بطوریکه آنان به رستگاری نایل شوند.
  • کارکرد مادی: کمک به راحت مردن فقرا و جداسازی فرد پر خطر برای حفظ سلامت جمعیت[۱۵].

از این رو فوکو معتقد است که «بیمارستان به عنوان نهادی پزشکی نیست که از قرون وسطا به بعد به عنوان نهادی مهم و حتی اساسی برای زندگی شهری در غرب درآمده است»(Foucault,2007, p143). در واقع پزشکی حرفه ای بیمارستانی نیست. پزشکی-بیمارستان[۱۶] یا بیمارستان درمانی-پزشکی[۱۷] در قرن هیجدهم ظاهر می شود.

تا آغاز قرن هیجدهم « بیمارستان عمومی مکان نگهداری  بیماران، دیوانگان و فواحش و غیره هست که درهم آمیخته اند و این آشفتگی هنوز مکانی متعلق به قرن هفدهم هست؛ نوع متفاوتی از ابزار طرد، کمک و دگرگونی روحی که کارکرد پزشکی از آن غایب است» (Foucault,2007, p144) در واقع این بیمارستان ها[۱۸]، نوانخانه هایی برای مراقبت از فقرا و بیچارگانی بودند که علی الاغلب به انواع امراض نیز مبتلا بودند.

منبع

غلامحسین مقدم حیدری(۱۳۹۸) کارکرد بیمارستان به مثابه نوانخانه در دوره پیشامدرن، مجله علمی پژوهشی اخلاق و تاریخ پزشکی، دوره ۱۲

 

[۱] – قرون وسطی به دوره‌ای از تاریخ اروپا از قرن پنجم تا قرن پانزدهم میلادی اطلاق می شود. این دوران با سقوط امپراتوری روم غربی آغاز گشت و با آغاز دوران رنسانس پایان یافت. قرون وسطی به سه عصر قرون وسطای اولیه، قرون وسطای میانی و قرون وسطای متأخر تقسیم‌بندی می‌شود.

[۲] – institutional care

[۳] – visible

[۴] – sick poor

[۵] – poverty

[۶] – disease

[۷] – illness

[۸] – merchant

[۹] – burgher

[۱۰] – municipal

منظور بیمارستان هایی می باشد که متعلق به کلیسا و صومعه نبودند و توسط مدیریت شهر و خیرین تاسیس و اداره می شدند.

[۱۱] – cure

[۱۲] – care

[۱۳] – rite

[۱۴] – salvation

[۱۵] – population

[۱۶] – hospital-medicine

[۱۷] – medical-therapeutic  hospital

[۱۸] – اگر به ریشه یابی واژه hospital بپردازیم می بینیم که ریشه آن از واژه لاتینی hospes به معنای مهمان guest و بیگانه stranger می باشد. این معنا با کارکرد بیمارستان به معنای نوانخانه هماهنگی دارد که میزبان مهمان های غریبه ای همچون فقرا- بیماران هستند. بنظر می رسد که واژه فارسی بیمارستان جایگزین مناسبی برای hospital نیست. حداقل باید هنگام بکارگیری معادل فارسی «بیمارستان» به این نکته توجه کرد که بیمارستان در فرهنگ غربی پیشامدرن صرفا محلی برای درمان بیماران نبوده است بلکه کارکرد «نوانخانه» داشته است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.