نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

تحقیق در باب ذات‌گرایی تکنولوژی: مطالعه موردی تکنولوژی پزشکی

مهدی معین زاده

0

.
مهدی معین زاده
قول به وجود یا عدم ماهیتی مستقل از بشر برای تکنولوژی تناظر کامل با قول به این دارد که آیا تکنولوژی صرفاً ابزاری خنثی و فاقد جهت‌گیری است یا خیر؟ در این باب سه طرز تلقی را می‌توان از یکدیگر متمایز ساخت:
طرز تلقی اول که شایع و مشهور است می‌پندارد که تکنولوژی، ابزاری است معطوف به رفع حوایج آدمیان. برخی این ابزار را در جهت خیر و برخی آن را در مسیر شر به‌کار می‌گیرند. به‌عبارت دیگر تکنولوژی جدید عین ماشینی است که در ابتدا بشر آن را برای بهبود زندگی خود ساخته است و اگر از آن به نفع مقاصد شرورانه استفاده می‌شود، استفاده‌کنندگان مستحق مؤاخذه‌اند و نه تکنیک. تکنولوژی در ذات خود نه خوب است و نه بد، بلکه خنثی است. واضح است که چنین رأی و قولی سهل‌ترین موضع‌گیری در باب چیستی تکنولوژی و نسبت آن با آدمی است و متضمن هیچ‌گونه اندیشیدنی نیست. قاطبۀ قائلین بدین قول را دانشمندان غرقه در دانش تخصصی خویش، کاربران غافل و بیگانه از اندیشۀ ابزارهای تکنولوژیک و سیاست‌مداران واله توسعه و پیشرفت (اگرنه طالب قدرت و سیطره) تشکیل می‌دهند. از‌همین‌رو چنین قولی را جزء مشهورات آوردیم. اینجا اساساً به تکنولوژی اندیشیده نمی‌شود. می‌توان پیش‌بینی کرد که قائلین بدین قول تکنولوژی را فاقد ماهیتی مستقل از اراده آدمیان می‌انگارند.
تلقی دیگر بر آن ‌است که هرچند تکنولوژی، ابزار است اما ابزاری است که از کنترل بشر خارج شده و اختیار بشر را در‌نوردیده است. این ابزار متمرد بشر را قسراً به جایی می‌کشاند که از ماهیت انسانی خویش بیگانه می‌گردد (الیناسیون). مارکس بر آن بود که ابزار تولید، مناسبات آدمیان با یکدیگر و با عالم را دستخوش تحول می‌کند؛ اما در ‌عین‌ حال وقتی تکنولوژی تحت نظارت و مراقبت کل جامعه در‌آید و برنامه‌ریزی کار چنان باشد که دیگر منشأ استثمار و بی‌نظمی نشود، بشر هم به آزادی می‌رسد و از بیگانه‌گشتگی با خود رهایی می‌یابد. سخن مارکس آن بود که بشر با تکنولوژی نقش و صورت خود را به طبیعت می‌دهد و بدین‌نحو فاصله بین خود و طبیعت را از میان بر‌می‌دارد و بر از خودبیگانگی فایق می‌آید. به ‌نظر می‌رسد بتوان ژاک ایلول را نیز با عنایت به پنج خصیصۀ اصلی که در کتاب جامعه تکنولوژی‌زده برای تکنولوژی بر‌می‌شمرد، جزء این دسته محسوب داشت. این پنج ویژگی عبارت‌اند از اتوماتیک‌بودن ، از خودتغذیه‌کردن و فربه‌شدن ، همه‌گیری ، خود‌مختاری و وحدت و کلیت . این دسته از یک‌سو می‌گویند تکنولوژی خنثی است و از سوی دیگر از اسارت بشر در چنگال آن دم می‌زنند. به تبع، در باب قول به ماهیت مستقل برای تکنولوژی نیز گفتار آنان مذبذب و مضطرب است.
بنابر تلقی سوم، تکنولوژی ابزاری خنثی و اساساً ابزار نیست. اینان به ماهیتی مستقل از اراده آدمیان برای تکنولوژی قائل‌اند و نسبت آدمی با ابزارهای تکنولوژیک را فرع بر نسبت وی با ماهیت تکنولوژی می‌دانند. برای این گروه ماهیت تکنولوژی غیر‌از ابزارهای تکنولوژیک است و اساساً این ماهیت، امری تکنولوژیک نیست. هایدگر و برگمان جزء این دسته‌اند.
مقاله حاضر به بررسی ادله و شواهدی که هایدگر له احراز ماهیتی مستقل توسط تکنولوژی ارائه می‌دهد می‌پردازد، سپس این ادله و شواهد را در باب تکنولوژی پزشکی می‌سنجد. نکته‌ای را باید قبل از ورود به بحث روشن ساخت و آن اینکه گروه دوم از سه گروه فوق‌الذکر را بدان سبب که گاه گرایش به قول اول و گاه تمایل به گروه دوم نشان می‌دهند می‌توان از جریان بحث کنار گذاشت. حاصل آن می‌شود که بحث در قالب دوگانۀ ابزار/ ماهیت به پیش رود. بدان معنا که نفی ابزاریت از تکنولوژی به‌ معنای اثبات ماهیت برای آن باشد و بالعکس. مراد ما از وجود ماهیت برای تکنولوژی نیز، در این بحث، منشأ اثر بودن آن روی ماهیت آدمیان (ربط و نسبت آنان با عالم و آدم) است. به‌عبارت دیگر اگر نشان دهیم که تکنولوژی عمیقاً روی ماهیت آدمی تأثیر گذاشته است، آن را منشأ اثر حقیقی و مآلاً دارای ماهیت دانسته‌ایم وگرنه رأی به ابزاریت تکنولوژی داده‌ایم.
ادامه دارد

برای مطالعه بیشتر به کتاب « تکنولوژی: فرانکنشتاین یا پرومته» به ویرایش علمی غلامحسین مقدم حیدری و علیرضا منجنی مراجعه کنید.

گروه فلسفه علم و فناوری، پژوهشگاه علوم انسانی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.