نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

بحران پزشکی به مثابه پیشران اصلی فلسفه پزشکی

علیرضا منجمی

0

بحران پزشکی، به ذلیل این­ است که پزشکی انسان­زدایی (Dehumanize) می‌کند. یعنی این­که پزشکی با انسان به­ مثابه انسان رفتار نمی­­کند و بیمار را به بیماری فرو می­کاهد و با بیماری نیز با روش‌هایی که در علوم زیست­ پزشکی همچون سلولی-مولکولی وجود دارد مواجه می‌شود و از همین رو در تحقق غایت خود که مراقبت از بیمار است ناتوان است.

ایده کلی این بود که ما برای این­که بتوانیم این وضعیت بحرانی را حل کنیم، این انسان­زدایی را تدبیر کنیم، باید از علوم‌انسانی و در رأس آن فلسفه یاری بگیریم. حالا اینکه ایده چقدر توفیق داشته است، اکنون محل بحث من نیست. بنابراین یک حوزه میان­رشته­ای مانند یک چتر بزرگ شکل گرفت که رشته­های مختلف علوم انسانی با پزشکی وارد یک تعامل شدند که به علوم‌انسانی سلامت/پزشکی (Medical/Health humanities) معروف شد و اخلاق پزشکی، تاریخ پزشکی و فلسفه پزشکی ازاین‌دست هستند؛ بعضی از این رشته­ها و حوزه­ها مانند تاریخ پزشکی پیشتر هم وجود داشتند بودند و بعضی از آنها کاملاً جدید بودند مانند آموزش پزشکی و بعضی از آنها تبدیل به یک رشته شدند، یعنی از یک حوزه میان­رشته­ای (interdisciplinary field)، در قامت یک رشته آکادمیک درآمد. برخی دیگر مثل ادبیات و پزشکی، سینما و پزشکی و الهیات و پزشکی به دلایل تاریخی و ساختاری یا نهادی کماکان به شکل حوزه میان‌رشته‌ای باقی ماندند.

این جریان انسان­زدایی، دو سه تا رانه موتور قوی دارد که یکی از آنها تخصص­گرایی است. یعنی ما حالا که از تخصص گذشته­ایم، هر روز در پزشکی با یک فوق‌تخصص جدید مواجه هستیم. یعنی یک چشم انسان که کلاً چند سانتیمتر است، چند فوق‌تخصص در همان حوزه دارد. بنابراین شما وقتی به پزشک بگویید که من این مشکل رادارم، ممکن است بگوید که نه، این در حوزه تخصص من نیست و به پزشک دیگر مراجعه کن و شما ممکن است احساس کنید تکه­تکه شده­اید و اصلاً کسی نیست که درد شمارا بفهمد. این عضو قطعه‌قطعه شده هر تکه آن مال یک نفر است. دیگر اینکه این خیلی تکنولوژیک شده است و دیگر فرصتی برای گفتگوی بیمار و پزشک نیست.

ساده ­ترینش دیگر آزمایش و ام آر­آی و… است، ولی خوب خیلی پیچیده ­تراست. این تکنولوژی مثل یک دیوار حائل بین پزشک و بیمار است. حالا پزشکان که شغلشان همین است، خود بیماران انگار بدون این که از این ابزارهای تکنولوژیک استفاده شود، با پزشکان نمی­توانند ارتباط بگیرند. کاهش منزلت پزشکی عمومی در ایران را می­توان در همین راستا دید.

یک موج تخصص­ گرایی و یک موج تکنولوژی داریم. خیلی از تخصص­هایی که در پزشکی خیلی تکنولوژیک نیست مثل روان‌پزشکی و خیلی از تخصص­های دیگر، آنها نیز خیلی منزلت اجتماعی بالایی ندارند. یعنی فوق تخصص فلانی با یک دستگاه خیلی پیچیده کار خیلی بزرگی انجام می­دهد و انگار مردم راغب­اند که پول پرداخت کنند. ولی اگر یک نفر باشد که با آنها گفتگو کند، انگار کاری نکرده­اند. پس، ما یک حوزه­ای به نام علوم‌انسانی پزشکی داریم که حتی علوم سیاسی هم هست، یعنی مباحثی زیست‌سیاست (Biopolitics)و روان‌سیاست (Psychopolitics) در دل تعامل علوم سیاسی و حوزه سلامت قرار می­گیرند.

منبع: https://farhikhtegandaily.com/page/261208/

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.