پیشگیری از منظر کاظم صادق زاده
الهه سروش*
تمرکز اصلی در پزشکی رسیدن به تصمیم درباره مناسبترین اقدام برای کاستن از رنج بیمار است که شامل چهار قسمت میباشد: تشخیص، پیشآگهی، درمان و پیشگیری. البتّه باید توجّه داشت همانطور که دانش بالینی را نمیتوان از تصمیمگیریهای بالینی جدا کرد، مواجهه بالینی را نیز نمیتوان از سایر مراحل رسیدن به تصمیم بالینی متمایز کرد، زیرا در مواجهه بالینی هر پاسخی به پرسشهای پزشک بر روی تصمیم و استدلال او تأثیر مهمّی دارد و پزشک در طی مواجهه بالینی قدم به قدم به تشخیص و تصمیم نزدیکتر میشود.
پیشگیری در پزشکی به معنای مداخله در نظم طبیعی امور است وقتی که مخاطره (ریسک) وقوع آسیبهایی مانند رنج، بیماری یا مرگ برای یک فرد یا جمعی وجود داشته باشد. مثلاً پزشک به پسربچهای واکسن سرخک میزند تا بیماری از همکلاسیهایش به او منتقل نشود. پیشگیری در پزشکی بطور سامانمند و با طرح و برنامه همراه است و از این حیث با تشخیص و درمان بیماری متفاوت است. رشتهای که داده و تفسیرهای لازم برای پیشگیری را فراهم میکند، همهگیریشناسی نامیده میشود. مفهوم بنیادی در پیشگیری، ریسک فاکتور است(Hawkins and Jaff, 2013). مثلاً بسیاری از ویژگیها و عادات مثل ژن سرطان سینه، کلسترول بالا ، چاقی و سیگار کشیدن عوامل ریسک برای بیماری و مرگ هستند. ریسک فاکتورها دو دسته کلی هستند برخی از آنها را نمیتوان کنترل کرد مانند سن یا جنس، اما برخی دیگر کنترلپذیر هستند مانند چربی خون بالا. مثلاً برای جلوگیری از سکته قلبی، درمان ضدکلسترول در یک مرد بالای ۵۰ سال وقتی لازم است که کلسترول بالا داشته باشد. در چنین موقعیّتی پیشگیری لازم است، چون کلسترول بالا در این سن و بالاتر عامل ریسک برای تنگی عروق و در نتیجه حمله قلبی است.
علاوه بر آن ریسک میتواند بطور دائمی یا موقّت وجود داشته باشد. بطور متناظر اعمال پیشگیرانه میتواند بطور نظاممند برای محافظت فردی یا جمعی درمقابل ناخوشیها باشد یا بصورت موقت برای زمانی که فرد یا جمعی ریسک آلوده شدن یا آسیب دیدن را داشته باشند، انجام شود- مثل واکسن تب زرد برای توریستهای نیاگارا. بنابراین مفهوم پیشگیری نیازمند مفهوم ریسک است. مفاهیم مرتبط با ریسک بسیار زیاد هستند که در اینجا مورد بررسی قرار نمیگیرد امّا همه آنها در قالبی احتمالاتی و امکانی بحث شده و صورتبندی میشوند. البتّه واژه عامل ریسک خودش بسیار مبهم است و باید توجّه داشت که در نسبت با یک جمعیّت تعریف میشود. اینکه یک ویژگی یا عادت عامل ریسک باشد از یک جمعیّت به جمعیّت دیگر تغییر میکند. نکته بسیار مهم دیگر آن است که اگر امری در جامعهای ضدارزش باشد، عواملی که باعث وقوع آن خواهند شد عوامل ریسک برای آن واقعه در آن جامعه خواهند بود. بنابراین پیشگیری بر مفهومی ارزشبار تکیه دارد.
دانش پیشگیری پزشکی مبتنی بر هدف و عملی است که مداخلات پیشگیرانه را تنظیم میکند. دانش پیشگیری باید حاوی یک قاعده عمل باشد و دانش خبری صرف کافی نیست و قواعد عمل ضرورت دارد. برای مشخّص کردن یک قاعده پیشگیرانه لازم است تأثیر پیشگیرانه عمل الف بصورت تجربی آزمایش شده و با تأثیر انواع دیگر مداخلات پیشگیرانه مقایسه شود. هم مفهوم ریسک و هم پیشگیری مفاهیمی ارزشبار هستند و توجّه به آنها از این نظر ضروری میباشد.
نکته قابل توجّه که از بحث پیشگیری حاصل میشود آن است که بخاطر وجود زیررشتههایی مانند پزشکی پیشگیری، «پزشکی یک علم طبیعی نیست بلکه در بهترین حالت نوعی کارورزی است یعنی دنبال کردن قواعدی برای عمل و انجام مداخلات مؤثر و کارآمد» (Sadegh-Zadeh, 2015:834).
* دانش آموخته دکترای فلسفه علم و تکنولوژی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی