استبداد تشخیص نزد روزنبرگ
چارلز روزنبرگ در مقالۀ اثرگذار خود با عنوان استبداد تشخیص (Tyranny of Diagnosis) توجه مخاطب را به نقش محوری تشخیص پزشکی و نحوۀ پیکربندی مجدد آن همزمان با فنیتر شدن، تخصصیتر شدن و بوروکراتیزه شدن پزشکی جلب میکند. او معتقد است که ردهها یا مقولاتی مورد اجماع بیماری که بر مبنای مفروضاتی دربارۀ ماهیات خاص و به وجه هستیشناختی حقیقی بیماری بنا شدهاند، به اصل محوری سازماندهندۀ پزشکی بدل گشتهاند (روزنبرگ، ۲۰۰۲).
بهاین ترتیب، تدوین و تنظیم مفاهیم در سامانههای بوروکراتیک (دیوانسالار)، به راهی برای کنترل هزینهها، مدیریت و کنترل اعوجاجات و مشروعیتبخشی به نقشهای خاص بیمار (و نه سایر نقشها) تبدیل میشوند. در نهایت ردههای بدیهیانگاشتهشدۀ بیماریها و اختلالات، ساختار رویههای بالینی و کنش بیماران را تعیین میکنند. ابزارها، تکنیکها، اطلاعات و سامانههای ارتباطی گوناگون که مجموعاً فناوری پزشکی نامیده میشوند، اجزای جدانشدنی نحوۀ تولید و استاندارد شدن دانشاند.
میتوان دمودستگاهها یا آپاراتوسهایی برای استخراج اطلاعاتی استفاده کرد و به تثبیت جایگاه اجتماعی و زیستی بدن پرداخت. میتوان از طریق همان دستگاهها به مرور زمان و در شرایط متفاوت بر بدن نظارت کرد و یافتهها را به متخصصان گوناگون در شبکههایی گسترده گزارش نمود.
پایگاههای دادۀ بزرگ بر مبنای این اطلاعات خلق می شوند و سلامت و بیماری بر مبنای آنها تعریف می شود، ردههای طبیعی و غیرطبیعی مجددا صورتبندی میشوند، دربارۀ افراد و جمعیتها داوری میشود، عوامل پیشبینیکنندۀ ریسک ارائه میشوند و سپس خدمات و فناوریهای آینده برنامهریزی می شوند.
به این ترتیب، مفروضاتی دربارۀ شایستگی، قابلیت، و رفتارها به جزأ لاینفک فناوریها و نیز تفسیر دادهها بدل میشوند که فناوریها تولید میکنند.
تشخیص به معنای عام و گستردهاش در مطالعات علم و فناوری با رویکردهای گوناگون بررسی شده است. رویکرد روزنبرگ هم از این نظر بسیار حائز اهمیت است چرا که تشخیص پزشکی را در بستر تاریخی آن مورد مداقه قرار میدهد و نشان میدهد که تشخیص پزشکی چه تغییر و تطوراتی یافته است.
به نقل از: هاچت و همکاران. (۱۴۰۰). مطالعات علم و فناوری، مترجم: آریا متین، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی.