مردم نگاری در پروژه تنوع ژنوم انسانی
غلامحسین مقدم حیدری
Amade M’charek -استاد مردم شناسی دانشگاه آمستردام-گزارشی از مردم نگاری خود از عمل علمی در یک آزمایشگاه ژنتیک[۱] در دانشگاه لیدن هلند را در کتاب پروژه تنوع ژنوم انسانی چنین بیان می کند:
من در لابراتوار بودم اما تنها یک مشاهده گر نبودم زیرا می خواستم آشنایی مختصری با مبانی علم ژنتیک پیدا کنم. برای سه ماه و نیم در پروژه ای مرتبط با تعیین DNA شامپانزه شرکت داشتم و برخی از وظایف اصلی یک تکنسین را آموختم. این کارآموزی مطالعه مشاهدتی اولیه مرا تشکیل داد. همچنین یاد گرفتم دانشمندان را در حین کار مشاهده کنم، فرهنگی متفاوت را مطالعه کنم ، یادداشت هایی بردارم و مصاحبه هایی را انجام دهم و بدین گونه بستر مشترکی برای فهم آنچه که رخ می دهد توسعه دهم(M’Charek,2005,p 23,24)
روز اول بعد از اینکه به اعضای لابراتور معرفی شدم، مدیر لابراتور سوپروایزری را برایم معین کرد و درباره پروژه ای که من قصد داشتم در آن کار کنم برایم توضیح داد و به من گفت که تا پایان اولین روز استخراج DNA ام را انجام دهم….(Ibid,p24) در آزمایشگاه خیلی سریع آموختم که اندازه گیری ها بشدت دربرابر آلودگی ها آسیب پذیرند. در صبح چهارشنبه هفته دوم حضورم یک PCR را در pre-lab سازمان دادم[۲]. درباره ذخیره سازی واکنشگران در آزمایش سوالی داشتم و چون سوپروایزرم در post-lab کار می کرد به آنجا رفتم و او را پیدا کردم. معذالک در درگاه با شنیدن فریادهای هماهنگی در جای خود یخ زدم.« روپوش لابراتور! روپوش لابراتوار! دربیارش» به پایین نگاه کردم و فهمیدم که فراموش کرده ام روپوش pre-lab را زمانی که می خواستم وارد post-lab شوم دربیاورم. البته من اولین قاعده را می دانستم که تجهیزات pre-lab باید همانجا بماند و اگر وارد post-lab شوند نمی تواند براحتی به سرجایشان برگردانده شود. جابجایی از pre-lab به post-lab راحت اما مستلزم یکسری تدابیر بود( استریلیزه کردن ابزارها، پوشیدن دستکش یا روپوش لابراتور). بعد از لحظه ای نومیدی اعضای آزمایشگاه به دست پاچگی من خندیدند. در را بستم و به عقب برگشتم تا برای جلوگیری از آلودگی post-lab، روپوشم را دربیاورم. از آن لحظه به بعد خطر آلودگی برایم خیلی جدی شد. گواهینامه برد اعتبار که روی دیوار آویخته شده بود با معناتر و جدی تر شد. من بطور گذرا به آن توجه می کردم اما چشمان نقاد مدیر کنترل کیفیت اغلب خیلی دقیق تر بود. از آن پس روپوش آزمایشگاه، دستکش لاستیکی و ماسکی که گهگاه می پوشیدم مرز سفت و سخت میان مواد خارجی و DNA ای شدند که من روی ان کار می کردم. چیز خارجی چیز عجیب و غریبی نبود. سوپروایزرم به من گفته بود که پروفایل DNA همه اعضای ازمایشگاه تعیین شده است. این اطلاعات محققین را قادر می کرد که منبع آلودگی بالقوه را پیگیری کنند و مانع این امکان شوند که عامل خارجی موضعی مال آنها باشد(Ibid,p25)
همانطور که مفهوم قربانی در طی مناسک و آداب خاصی همچون رقصیدن یا خواندن وردهای مقدس انجام می شود کار در آزمایشگاه ژنتیک نیز مناسک و آدابی دارد.
با تامل در مشاهده مشارکت آمیز فوق ملاحظه می شود، همانطور که مردم شناسانی مثل ویکتور ترنر ،مالینوفسکی و ایوانز پریچاردز سعی کردند تا در بازی زبان قبیله ابتدایی مورد مطالعه شان مهارت یابند Amade M’charek وارد قبیله آزمایشگاه ژنتیک فوق در دانشگاه لیدن هلند می شود و سعی می کند زبان اعضای این قبیله را بیاموزد و معنا و چگونگی بکار بردن واژگان آن همچون ,pre-lab post-lab و DNA و آلودگی آزمایشگاهی یاد بگیرد. معنای این واژگان نه تنها با یکدیگر مرتبط اند بلکه با شیوه هایی از عملکرد دانشمندان آزمایشگاه نیز ارتباط دارند که در آن شیوه ها برای جلوگیری از آلودگی ژنتیکی، آزمایشگاه را به دو بخش pre-lab و post-lab تقسیم کرده اند. در واقع برای فهم pre-lab و post-lab باید آلودگی ژنتیکی فهم شود و برای فهم آلودگی ژنتیکی باید مفهوم ژن و DNA درک شود. از سوی دیگر اهمیت ژن ها و چگونگی انتقال آن ها به محیط آزمایش و حساسیت بسیار نسبت به امکان آلودگی در جداسازی آزمایشگاه به دو بخش pre-lab و post-lab آشکار می شود که این نقش با انجام مناسک و آدابی همراه است که برای گذر از pre-lab و post-lab احتیاج است.
فهم واژگان و مفاهیم در پراتیک ژنتیک دانان آزمایشگاه و طی مناسک و آدابی امکان پذیر است و این بنوبه خود در گرو مهارت یافتن در بازی زبان قبیله ژنتیک دانان است
همانطور که مفهوم قربانی در طی مناسک و آداب خاصی همچون رقصیدن یا خواندن وردهای مقدس انجام می شود کار در آزمایشگاه ژنتیک نیز مناسک و آدابی دارد. همانطور که مکان های گوناگون برای یک قبیله دارای تقدس خاصی هستند و گذر از یک مکان به مکان دیگر آداب و مناسک خاصی را می طلبد، هر بخش آزمایشگاه ژنتیک نیز منزلت ویژه ای دارد بطوریکه عبور از یک مکان به دیگری دارای آداب و مناسک ویژه ای است. مثلا به عنوان یک مشاهده گر رفتن از pre-lab به post-lab را در نظر بگیرید. آزمایشگر ابتدا تجهیزاتی را که قصد دارد از pre-lab به post-lab ببرد درون دستگاه خاصی می گذارد تا استریلیزه شود. پس از مدتی آنها را بیرون می آورد. سپس دستکش های خود و روپوش خود را در می آورد و دستکش ها و روپوش مختص به بخش post-lab را می پوشد و سپس بسوی بخش مورد نظر می رود. اگر در انجام این مناسک کوتاهی کند مورد توبیخ و سرزنش واقع می شود همانطور که مردم شناس هرگاه آداب نزاکت در یک قبیله را رعایت نمی کرد مورد تذکر قرار می گرفت. خانم پروفسور Amade M’charek، مردم شناس علم معتقد است که او بدین گونه با «مناسک و آداب، پروتوکل ها و فرایندهای آزمایشگاه»(Ibid,p 23) آشنا شد.
در واقع فهم واژگان و مفاهیم در پراتیک ژنتیک دانان آزمایشگاه و طی مناسک و آدابی امکان پذیر است و این بنوبه خود در گرو مهارت یافتن در بازی زبان قبیله ژنتیک دانان است که همانطور که ویتگنشتاین متذکر شده نیازمند فهمی مردم شناسانه است. Amade M’charek معتقد است که« به یک معنای مهم، این(پژوهش) به من کمک کرد تا تحلیل های خودم بر تکنولوژی ها و اعمال روزانه را در مرکز پژوهش هایم قرار دهم و نه مقولات از پیش تعیین شده را بر نوع کاری که آنها انجام می دهند، تحمیل کنم.»(Ibid,p 175)
[۱] – The Forensic Laboratory
[۲] – برای جلوگیری از آلودگی آزمایشگاه را به دو بخش pre-lab و post-lab تقسیم کرده بودند.
منابع
- مقدم حیدری، غلامحسین، توصیف فلسفی علم:خوانش ویتگنشتاینی از ساختار انقلاب های علمی، نشر نی
- M’charek, Amade (2005) The Human Genome Diversity Project:An Ethnography of Scientific Practice,Cambridge University Press