نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

دارالشفا از منظر تاریخ‌نگاری غیرمادی

امین متولیان

0

به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی جایگاه مغفول بیمارستان در تاریخ‌نگاری پزشکی به همت پژوهشکده تاریخ و فلسفۀ علم پژوهشگاه علوم‌انسانی با سخنرانی غلامحسین مقدم حیدری، علیرضا منجمی، حمیدرضا نمازی و امین متولیان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

دارالشفا از منظر تاریخ‌نگاری غیرمادی

آخرین سخنران این نشست امین متولیان، استادیار تاریخ علم پژوهشکده تاریخ و فلسفه علم با عنوان دارالشفا از منظر تاریخ‌نگاری غیرمادی ارائه داد.

وی با ارائه ویژگی‌های تاریخ‌نگاری‌های مادی و غیرمادی، گفت: رویکرد غیرمادی در مواجهه با بیمارستان از طبی‌سازی (مدیکالیزیشن) فاصله می‌گیرد و دیگر برایش مهم نیست که در بیمارستان کدامیک از اطباء حضور دارند یا از کدامیک از ابزارها و روش‌ها استفاده می‌شود، کدام دارو یا ادویه در بیمارستان موجود بوده و مصرف می‌شود بلکه بجای آن کارکرد اجتماعی علمی بیمارستان و حتی کارکرد سیاسی یا مذهبی آن اولویت پیدا می‌کند. در مطالعه تاریخ‌نگارانه بیمارستان در دوره اسلامی ما با دو الگوی اصلی روبرو می‌شویم. یکی الگوی بیمارستان‌ها در بیزانس است و دیگری الگوی سریانی-ساسانی. در الگوی نخست، بیمارستان نهاد مراقبت و حمایت و رسیدگی کلیسا و دربار از مستمندان بود. درواقع بیمارستان جلوه امور عام‌المنفعه دربار بیزانسی بود و حضور امپراتور، اسقف‌ها و صاحبان ثروت در بیمارستان‌ها بود که آنها را به مراکز اصلی شهرها تبدیل می‌کرد. الگوی دوم همان الگوی بیزانسی بود که با تعالیم نسطوریان مسیحی و رسوم ساسانی ترکیب شد. این الگو سه پایه داشت. کلیسا یا آتشکده، آکادمی یا مدرسه و زنودوکیوم یا همان مهمان‌خانه. این زنودوکیوم در قلمرو ساسانیان به محلی برای زندگی و حضور طبقه اطباء تبدیل شد. این عضو هیئت‌علمی افزود حال این سوال برای مورخان مطرح شد که ساخت و اداره بیمارستان در دوره اسلامی تابع کدام الگو بوده است. در مورد بیمارستان‌های بغداد تردیدهایی وجود دارد اما رَقاب ادعا می‌کند که بیمارستان‌های دمشق و قاهره بیشتر به الگوی بیزانسی نزدیک‌تر هستند.

متولیان درباره جایگاه پروبلماتیک بیمارستان در طب اخلاطی توضیح داد: درواقع بیمارستان یک نهاد اجتماعی مبتنی بر خیر و تعاون است که پذیرای همه اقشار جامعه بوده اما خدماتی خاص را هم ازجمله خدمات طبی ارائه می‌کند. اگر ما این‌گونه و به‌واسطه این هویت با بیمارستان روبرو شویم با چند موضوع از حیث تاریخ‌نگاری مواجه می‌شویم. نخست آنکه تحلیل ساختمان بیمارستان و طراحی معمارانه آن خود بخشی از تاریخ اجتماعی می‌شود. برای مثال مسئله تأثیرپذیری معماری و طراحی بیمارستان منصوری قاهره از بیمارستان نوری دمشق فراتر از یک مسئله معمارانه رفته و درواقع تأثیرپذیری اجزای دو حکومت از هم را نمایش می‌دهد. دیگر آنکه ما شاهد یک تغییر مفهومی در عنوان بیمارستان هستیم و می‌بینیم که بر اساس این هویت، یعنی هویت اجتماعی و عام‌المنفعه، بیمارستان تبدیل به دارالشفا می‌شود یا به تعبیر پورمن به مکانی برای مجموعه‌ای از مراقبت‌ها چه مراقبت طبی، چه روانی، چه معنوی چه مادی و چه تعلیمی. مقوله شفا هم ناظر به امراض جسمی است هم امراض روحی و البته برخلاف علاج امری است پایدار. بیمارستان هم باید بنایی باشد پایدار که نماد اصلاح و خیرخواهی یک حکومت است. سومین نکته برآمده از این رویکرد، مطالعه بیمارستان به‌مثابه یک نهاد علمی‌آموزشی فراگیر است. از ارائه آموزش‌های عام در حوزه سلامت تا آموزش استاد-دانشجویی در حیطه طب. حلقه‌های علمی متعدد و مهمی در بیمارستان‌های اسلامی شکل گرفت که حلقه مهذب‌الدین دخوار از آن جمله است که ابن ابی اصیبعه و ابن نفیس تربیت شدگان همین حلقه هستند

منبع mehrnews.com/x36CfH

تصویر: بیمارستان قلاوون قاهره

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.