بررسی تصویرهای پزشکی بر روی گلدانهای یونانی:نقاش کلینیک
فرزانه عامری
محل نگهداری: پاریس، موزه لوور
نوع ظرف: آریبالوس[۱]
رنگ: قرمز و مشکی و سفید
نقاش: نامشخص
نام اثر: نقاش کلینیک – the Clinic Painter
تاریخ: حدود ۴۸۰ ق.م تا۴۷۰ ق.م
ابعاد: ارتفاع ۰.۰۹ متر
دوره: یونان باستان
نقاشی نمونهای از یک عمل پزشکی باستان است که برروی ظرف آریبالوس ترسیم شده است. نام نقاش این اثر مشخص نیست اما برخی باستان شناسان و مورخان هنر به تعبیر نادرست، نقاشی گلدان را تصویر یک درمانگاه باستانی دانستهاند و از اینرو نام «نقاش کلینیک» را به آن نسبت دادند اما آن نمیتواند یک درمانگاه به معنای یک بیمارستان باشد زیرا بیمارستانی در اسپارت یا آتن وجود نداشته است، حتی در شهرهای بزرگی مانند اسکندریه و رم نیز بیمارستانی تأسیس نشده بود. معابد متعلق به خدای شفابخش اسکلپیوس نیز برای پذیرایی از زائرانی بود که برای شفای بیماریهای خود دعا میکردند اما این معابد، بیمارستان نبودند[۱]. با توجه به این که نقاشی مربوط به حدود ۴۸۰ قبل از میلاد و تقریباً ۵۰۰ سال قبل از اولین بیمارستان در اروپا، بنابراین خطا در نامگذاری است.
توصیف نقاشی:
شخص نشان داده شده در مرکز تصویر، پزشکی است در حال درمان یک بیمار و همچنین پنج مرد دیگر در انتظار برای درمان هستند.
هیچ گونه جدایی فضایی بین بیماران منتظر و صحنه درمان وجود ندارد. بیماران در سمت چپ و راست پزشک منتظر هستند و برخی درمان را تماشا میکنند.
پزشک ظاهری جوان دارد و تنها مردی است که روی گلدان ریش ندارد. از او قسمتهایی از سر و صورتش، بازوهایش تقریباً زیر شانهها و قسمتهایی از ران، زانو و ساق پا باقی مانده است. او به شکل نیم رخ به سمت راست نشسته و کمی به سمت جلو خم شده است. در مقابل او مردی با کتی که روی شانه چپش است، قرار دارد. بروی زمین و جلوی آنها یک حوض بزرگ قرار دارد که روی پایههای کوتاه قرار گرفته است که ممکن است حاوی آب برای تمیز کردن زخمها یا ریختن خون در حال تخلیه باشد.
پزشک بازوی بیمارش را با دست چپ گرفته و انگشت شست خود را به ناحیه آرنج فشار میدهد تا رگ آرنج را برای خونگیری پیدا کند و نگاه دارد تا در حین برش نلغزد و اشتباه برش ندهد. امروزه برای خونگیری یا فصد از بانداژ یا تورنیکه استفاده میشود اما بانداژی را نمیتوان در تصویر گلدان روی بازوی مرد مشاهده کرد. بعید است که این پزشک بخواهد رگ را فقط با استفاده از دست و انگشت شست خود فشار دهد. حتی در نوشته های بقراط نیز ذکر شده است که رگهای بازو باید با بانداژ در جای خود نگه داشته شوند. در بسیاری از افراد، گوشتی که رگ را احاطه کرده است، محکم به رگ متصل نیست و ممکن است گوشت به راحتی بلغزد و سبب شود برش در رگ و بافت با هم مطابقت نکند و رگ خونی پوشیده و متورم و در بسیاری از موارد چرک ایجاد شود.
میتوان این گونه نیز تفسیر کرد که پزشک از بیمار بخواهد با دست دیگر خود بانداژ را دور بازو بپیچد و آن را ثابت نگاه دارد. ادموند پوتیه[۲] معتقد است سفیدی بانداژ ، ناپدید شده است اما ثابت می کند میتوان با ذرهبین دو نقطه سفید را به عنوان باقی مانده باند روی بازو تشخیص داد. چاقویی برای برش در دست راست پزشک وجود ندارد. با این حال، موقعیت دست نشان میدهد که چیزی در دست دکتر وجود دارد که امروزه دیگر قابل تشخیص نیست اما در هر صورت وضعیت دست پزشک با استفاده از چاقو برای خونگیری مطابقت دارد.
برای ناظر امروزی، حالت پزشک و بیمار برای خونگیری غیرمعمول است زیرا دکتر در حالت نشسته و بیمار که کاملاً قوی به نظر میرسد، در طول این درمان میایستد. ویویان ناتن[۳] معتقد است خونگیری معمولا فقط بر روی کسانی انجام میشد که قادر به تحمل آن بودند. امروزه خونگیری یا فصد برروی بیمار در حالت نشسته یا دراز کشیده انجام میشود.
پزشک جوان در حین کار بسیار متمرکز به نظر میرسد. لباس او به سختی از لباس بیمارانش متمایز است؛ نه خیلی ساده و نه خیلی برجسته. علاوه بر پوشش مناسب، برخورد پزشک نیز تفاوت ایجاد میکند، همانطور که بقراط میگوید: «نشستن، وقار، جدیت، کلام مختصر و اعمال آرام… اگر خیلی غیرمعمول رفتار کنید، شهرت بدی به دست خواهید آورد اما اگر کمی غیرعادی رفتار کنید، احترام به دست خواهید آورد». بقراط معتقد است وقار و جدیت در جهت تقویت اعتماد بیمار به پزشک و هنر اوست. طبق گفته بقراط: «تجمل در سربند [که باید از آن پرهیز کرد]… و همچنین عطر بیش از حد…» دکتر روی گلدان نیز پوششی بر سر ندارد.
بقراط همچنین دستوراتی بسیار دقیق برای درست نشستن پزشک و بیمار دارد: «پزشک هنگام نشستن باید پاهای خود را در جهت رو به بالا با زانوهای زاویه قائمه بگذارد و با فاصله کمی در کنار یکدیگر قرار دهد. زانوها (باید) کمی بالاتر از کشاله ران باشند و برای اینکه خوب بنشینید، لباس باید عرض مناسب داشته باشد». دو صندلی روی گلدان نقاشی شده است. دکتر روی یکی مینشیند و یک بیمار منتظر روی دیگری. اگر به تصویر دقت کنید متوجه میشویم که صندلیها هم ارتفاع هستند و همچنین در انجام این کار، نقاش ظاهراً از توصیههای بقراط پیروی کرده است: «صندلیها باید تا حد امکان بلند باشند تا (پزشک و بیمار) در یک ارتفاع بنشینند».
در بالای سر دکتر، سه شی زنگولهای شکل در سمت چپ و راست روی دیوار آویزان شدهاند که بادکش هستند. حجامت یک نوع درمان بسیار قدیمی و در بسیاری از فرهنگها رایج بوده. در در دوران یونان و روم باستان نیز استفاده میشده. اگرچه در نوشتههای بقراط آمده است: «باید از نمایش ابزار پزشکی و مانند آن خودداری کرد» اما بادکشهایی که آویزان شدهاند برای نمایش نیستند بلکه برای در دسترس بودن، هستند.
در سمت راست پزشک و بیمار تحت درمان، مرد دیگری روی یک چهارپایه به شکل نیم رخ سمت چپ نشسته است. بالا تنه او برهنه است، شکم و ران او در ردا پیچیده شده است. مرد صحنه درمان را با دقت مینگرد. او دست راست خود را روی عصای بلند نگه میدارد و دست چپش روی زانویش میگذارد. نکته قابل توجه یک بند جواهرات پا در مچ پای چپ مرد است که ممکن است طلسم یا طلسم محافظ باشد که بسیار شبیه به آن چیزی است که فرد تحت درمان به عنوان دستبند به مچ دست چپ خود و مرد پشت پزشک برروی دست راست خود بسته است.
بازوی چپ مرد با یک بانداژ ضربدری ساده برروی عضله دلتوئید مشخص شده است. شاید این یک باندکشی فشاری موقت باشد.
مرد پشت سر پزشک در حالی که وزن بدن خود را روی پای راست می گذارد،با دست راستش به چوبی بلند تکیه داده است. او نیز برروی ساق پای چپ خود بانداژ دارد.
پشت سر این مرد، مرد کوتولهای ایستاده است که ظاهرش گویای بیماری آکندروپلازی[۴] است. به نظر می رسد سر و نیم تنه متناسب هستند، در حالی که اندامها بسیار کوتاه هستند. این مرد احتمالاً مانند سایر مردان، بیمار است یا میتوان تصور کرد که برده یکی از مردان باشد، شاید کسی که پشت دکتر است زیرا کوتوله از نظر مکانی به به او نزدیکتر است. کوتوله بر روی شانه چپ خود، خرگوشی را حمل میکند که اگر خودش فرد بیمار باشد ممکن است هزینه درمان باشد.
در سمت چپ کوتوله آکندروپلاستیک مردی در نمای جلو ایستاده است. بخشهایی از آن از بین رفته است، مانند بخشهایی از دست راست و قسمتهایی از پاها. مرد به چوب خود تکیه داده و مشغول گفتگو با مرد کوتوله است. دست راستش را روی کمر و بخشی از کتی که پوشیده است روی بازوی چپش گذاشته است. نواحی بالاتنه آزاد است. آثار بانداژ از شانه راست و در اطراف سینه تا زیر بازوی چپ دیده میشود. این بانداژ میتواند بر اثر صدمات ناشی از حادثه یا یک آسیب ناخوشایند مانند حجامت قبلی در پشت یا قفسه سینه باشد.
در نگاه اول ممکن است فکر کنیم این مرد فقط یک پا دارد و به همین دلیل است که به عصای خود تکیه داده است اما این نظر قابل رد است؛ وضعیت گلدان به دلیل شکستگی بسیار نامناسب است اما این مرد با پاهای روی هم نقاشی شده بود، اگر به نقاشی دقت کنید متوجه این خطا میشوید: پای چپ پشت پای راست ضربدری شده است که امروزه فقط پاشنه و قسمت کوچکی از کف پا یا گوی پا باقی مانده است. در برخی پژوهش ها به اشتباه گفته شده است فرد پای خود را از دست داده و برای پای مصنوعی نزد پزشک آمده است.
آخرین نفر روی این گلدان مردی است که کت پوشیده است که فقط به صورت تکههایی باقی مانده است و قسمتهایی از پاها، کت، نیم تنه، سر و همچنین بازوهای او از بین رفته است. به چوبی تکیه داده است. هیچ نشانهای از درمان دارویی مانند بانداژ روی او دیده نمی شود. مرد دست راستش را جلوی صورتش آورده است. در نقاشی به نظر میرسد که مرد گل یا گیاهی را جلوی صورت خود گرفته است تا احتمالاً از رایحه گلها برای پوشاندن بوهایی که ممکن است در یک درمانگاه باشد، استفاده کند. با این حال، در تصویر گلدان نمیتوان این گیاه احتمالی را در دست مرد دید و دست خالی به نظر میرسد.
بر قسمت بالای ظرف آریبالوس نیز تصویر دو اروس در حال پرواز به سمت راست و چپ با موهای روشن به تصویر کشیده شده است.
[۱] . ایده بیمارستان به معنای امروزی به دوران رومیان باز می گردد. به زبان لاتین والتودیناریومها [۱]valetudinarius (بیمارستان ها) برای اولین بار در زمان آگوستوس برای مراقبت از سربازان مجروح ساخته شدند. قدیمیترین والتوداناریوم در هالترن وستفالن آلمان ساخته شد.
[۲] . Edmond Pottier
[۳] . Vivian Nutton
[۴] . Achondroplasia : گونهای اختلال ژنتیکی است و به عنوان یکی از علل اصلی بیماری کوتولگی بهشمار میآید.
[۱] . Aryballos : در یونان باستان به ظروفی اطلاق میشد که از گردن آویزان میشدند و حاوی عطر یا روغن بودند. این ظروف بیشتر از سوی ورزشکاران استفاده میشد.
فرزانه عامری، دانش آموخته دکتری تاریخ علم دوره اسلامی پژوهشگاه علوم انسانی
منابع:
- Medizinische Darstellungen in der griechischen Vasenmalerei im Kontext von Corpus Hippocraticum und moderner Medizin , Susanne Pedrott, .2007, Technischen Universität München.
- Une clinique grecque au Ve siècle (Vase attique de la collection Peytel), Edmond Pottier, Monuments et mémoires de la Fondation Eugène Piot, tome 13, fascicule 2, 1906.
- https://www.britishmuseum.org/collection/term/BIOG57825
- آرشیو بیزلی : https://www.carc.ox.ac.uk
- دایر المعارف: the Lexicon Iconographicum Mythologiae Classicae