تاریخ نگاری فرهنگی اشیا: تحلیلی از منظر تاریخ غیر خطی
حمیدرضا نمازی
دکتر حمیدرضا نمازی
مطالب مرتبط
تاریخ نگاری رویداد محور و خطی، که برخی با عنوان تاریخ تونلی یا تاریخ درباری از آن یاد می کنند ، سیری متداوم از حوادث آن هم از منظر روایتگرانی ست که قهرمانان، مفاخر، مشاهیر را محور تاریخ می دانند و وقایع مطبوع و مطلوب حکومت و دربار را اساس تاریخ می شمرند. تاریخ غیر خطی در انگلستان ۱۹۳۰ با رهبرت باترفیلد در کتاب فهم ویگی از تاریخ و در فرانسه دهه ۱۹۲۰ با مکتب تاریخ نگاری آنال آغاز شد. فوبر و بلوخ متقدمان مکتب آنال بودند و سپس فرنان برودل و کسانی همچون فیلیپ اریس ادوار مکتب آنال را برساختند. مکتب آنال به جای تاکید بر تاریخ رویداد محور و خطی ، بر تاریخ تکه تکه، تاریخ از پایین، تاریخ جغرافیامند،. تاریخ طولانی و حتی تاریخ روحیات جمعی انسان ها تاکید دارد. تحلیل گفتمان تاریخی از آن دست که فیلیپ اریس در تاریخ مرگ یا قرون کودکی، بدان پرداخته است، نمونه ای از تاملات مکتب تاریخ نگاری آنال است. یکی از ثمرات تاریخ نگاری غیر خطی در نیمه دوم قرن بیستم، برساخت تاریخ نگاری فرهنگی ست که روحیات جمعی را با تاریخ از پایین ، پیوند می زند و تحلیل می کند. تاریخ اشیا، میراث دیگر عدول از تاریخ نگاری خطی ست. تاریخ نگاری در قالب اشیا، آن هم نه اشیایی که شکوه و عظمت و جلال گفتمان ها را به رخ می کشند بلکه اشیایی که در عین اهمیت ، نادیده انگاشته شده اند، از جمله رویکردهای مهم متاخر تاریخ نگاری ست. این رویکرد، می تواند اشیای فرودست روزمره، اشیای فرادست موزه ها، اشیای نادیده انگاشته و انبارشده ی تاریخ را بازخوانی کند. روایتگری تاریخی و البته عینیت ردایی از تاریخ، با تلقی کسانی همچون هیدن وایت، در کنار تاریخ نگاری مادی مبتنی بر اشیا می تواند روایتی نو از موزه ها و اشیای روزمره به دست دهد. از این رو فضاهای هتروتوپیک موزه ای ، به تعبیر فوکو، محتاج تاریخ نگاری ها و روایتگری های متفاوت از تاریخ اند. بخشی از این مهم با تحلیل مفهوم تاریخ اشیا ، حاصل می آید.