انواع دانش پزشکی از منظر کاظم صادق زاده (۱)
الهه سروش*
کاظم صادق زاده فیلسوف-پزشک ایرانی تبار است. او اولین استاد فلسفه پزشکی در دانشگاه های آلمان بود و از دهه هفتاد میلادی پژوهش های او نقش پیشبرنده برجسته ای در فلسفه، روش شناسی و منطق پزشکی داشته است.
.۱. دانش تجربی[۱]
پزشکی صرفاً علمی تجربی نیست ولی از آن جهت که دانش را از طریق آزمون و انجام مشاهده بدست میآورد و نظریّهها و دانش کسب شده را در جهان تجربی (بیماران، سلولها، میکروارگانیسمها و …) اعمال میکند، در زمره علوم تجربی قرار میگیرد. البتّه آزمون در پزشکی از معنای رایج آزمون در علوم طبیعی پیروی نمیکند.
آزمونگر پزشکی[۲] نه تنها فرضیّهها یا نظریّههای از پیش آماده را ارزیابی نمیکند، بلکه هدفش جداسازی موارد صادق و کاذب از یکدیگر هم نیست. بلکه ارتباط علّیای که مداخله انسانی در تکوین آن دادهها دارد را کشف و بررسی کند.
با این تفاصیل اولاً دانش تجربی پزشکی معرفتی عینی و صادق درباره پدیدارها نیست و ثانیاً در آن، پدیدارها بصورت طبیعی و مستقل از آزمونگر رخ نمیدهد و آزمونگر خود مقوّم اصلی آزمون و تجربه است. این امر باعث میشود که پزشکی در دسته پراکسیس قرار گیرد و تحقیقات آن بعنوان مطالعه عاملیّت انسانی[۳] بررسی شود. البتّه در اغلب موارد آزمونگر از نقش فعّال خود در تولید این معرفت تجربی غفلت میکند. بنابراین دانش بدست آمده بصورت یک دانش عینی و با حذف عاملیّت مداخلهگر ارائه میشود.
.۲. دانش نظری[۴]
در پزشکی، دانش نظری دانشی است که در آن ادعا میشود امری وجود دارد یا وجود داشته و یا وجود خواهد داشت و دانش عملی دانشی است که در مورد اینکه در موقعیّت خاصی چگونه باید عمل کرد تا به هدف خاصی رسید صحبت میکند(Sadegh-Zade, 2015:470). به عنوان مثال دانش پزشکان درباره ماهیّت و نحوه پیدایش بیماریها، دانش نظری است و دانش درباره نحوه تشخیص آنها، دانش عملی است.
دانش نظری دانشی توصیفی است که از گزارههای خبری تشکیل شده به همین سبب است که امکان تبیین و پیشبینی یعنی تشخیص و پیشآگهی[۵] درباره بیماری فراهم میشود. علوم زیستپزشکی، علم طبقهبندی بیماریها[۶] و آسیبشناسی[۷] قسمت اصلی دانش نظری در پزشکی را تشکیل میدهند. به عنوان مثال آناتومی، فیزیولوژی، بیوشیمی و فیزیک پزشکی دانش نظری پزشکی درباره قسمتهای مختلف بدن و کارکرد آنها است.
.۳. دانش عملی[۸]
پزشکی بالینی عمدتاً از نوع دانش عملی است. دانش عملی در پزشکی همان است که در علوم انفورماتیک به آن دانش رویهای میگویند. دانش عملی، رویهها و تجویزهایی برای دستیابی به هدفی مشخّص است. بنابراین این نوع دانش هنجاری، هدفمند یا معطوف به هدف است. پس این نوع معرفت، صادق یا کاذب نیست، بلکه پزشکان را قادر میسازد که دریابند چگونه پیش بروند.
معمولاً در ادبیاتی که برای دانش پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد دانش عملی بصورت غیر صریح بیان میشود و این امر باعث میشود که گاهی حتی مشخّص نشود که دانش عرضه شده دانش عملی است. برای تبدیل آنها به اطلاعات ماشین در پایگاه دانش، لازم است ابتدا آنها را به دانش عملی صریح تبدیل کرد و سپس با ساختار الزامهای شرطی[۹] به اطلاعات ماشین در پایگاه معرفت تبدیل شوند.
دانش عملی در پزشکی بغرنجترین و جالبترین و کمتر فهم شدهترین نوع دانش پزشکی است.
باید توجه داشت که توانایی عملی در انجام کاری شرط کافی و یا شرط لازم برای داشتن دانش عملی به معنای دانستن چگونگی انجام آن عمل نمیباشد. مثلاً دکتر الف که متخصّص قلب و استاد دانشگاه است در اثر فلجی دست قادر نیست کاردیولوژی را انجام دهد ولی به خوبیِ قبل به دانشجویانش نحوه انجام کاردیولوژی را آموزش میدهد. به این معنا که دانش عملیِ اینکه در موقعیّتهای خاص چگونه باید عمل کنند تا به هدف مشخّصی برسند را آموزش میدهد.
.۴. دانش بالینی[۱۰]
دانش پزشکی را معمولاً بدون وجود مرز واضحی به دانش پزشکی بالینی و غیربالینی تقسیم میکنند. دانش غیربالینی شامل دانش زیستپزشکی یا علوم پایه است که دربارۀ ساختار و کارکرد نرمال بدن انسان میباشد. دانش بالینی میتواند نظری یا عملی باشد. دانش بالینیِ غیرعملی به جنبههای نظری بیماریها میپردازد، یعنی آسیبشناسی و بیماریشناسی و هر یک زیرشاخههای بسیاری دارند. امّا عمده دانش بالینی، دانشی عملی است. دانش بالینیِ عملی بصورت قطعهقطعه شده و با ظاهری غیرصریح در متون درسی آورده میشود. معمولاً در نگاه اول مشخّص نیست که این دانش تجویزی و دستوری است. دانشجویان معمولاً در فهم دانش بالینی مشکلی ندارند زیرا علاوه بر مطالعه متون درسی، اساتید و موقعیّتهای عملی نیز در فرایند آموزشی وجود دارند. امّا در صورتی که تنها از دانش موجود در این متون برای ایجاد پایگاه دانش و در هوشمصنوعی استفاده شود، نتیجه مطلوب به دست نمیآید. بنابراین شناسایی تبدیل و تکمیل این نوع دانش برای استفاده در هوشمصنوعی اهمیّت بسیاری دارد.
ادامه دارد
[۱] Experimental Knowledge
[۲] Medical Experimenter
[۳] Human agency
[۴] Theoretical Knowledge
[۵] Prognosis
[۶] Nosology
[۷] Pathology
[۸] Practical Knowledge
[۹] Conditional obligation
[۱۰] Clinical Knowledge
- دانش آموخته فلسفه علم و تکنولوژی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی