نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

فلسفه پزشکی؟ تفکر هوشمندانه برای پزشکان

دیوید میسلبروک

0

جهان عجیب‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کردیم

هیچ‌کدام از ما نمی‌توانیم جهان خود را درک کنیم. (۱) بیش از ۱۰۱۱ ستاره در کهکشان ما و حدود ۱۰۷۹ پروتون در جهان وجود دارد. درک چنین کلیاتی برای ذهن غیرممکن است، حتی اگر بر حسب اتفاقی عجیب، مغز شما حاوی ۱۰۱۱ نورون است. من نمی توانم واقعیت میلیاردها ذره زیر اتمی او را در لیوان قهوه مقابلم درک کنم. من فقط می‌توانم مدل به‌طور حیرت‌انگیزی ساده‌شده‌ای از آن را به‌عنوان یک شی «جامد» درک کنم. من فقط با نادیده گرفتن بیشتر حقایقی که در مورد آن می دانم و شناسایی ویژگی های مربوط به کارکردش می توانم با این شی ساده کنار بیایم: نوشیدنی مرا در خود نگه می دارد. نبوغ ذهن این است که مدلی از جهان بسازد که هم مفید باشد و هم تا زمانی که دقیق‌تر بررسی نشود، فریبمان دهد که خود جهان است.

همواره شکافی میان خودِ جهان و درک ما از آن وجود دارد. هر یک از ما باید مدل‌هایی از جهان را متناسب با نیازهایمان بسازیم. همگی می‌دانیم که چقدر مهم است که از پژوهش‌هایمان فاصله بگیریم و با نگاهی انتقادی به آنها بنگریم. شاید باید گامی فراتر نهیم و به تأمل انتقادی در دانش‌ها و در زندگی‌هایمان بپردازیم.

کانت به ما می‌آموزد که مشاهدات بدون نظریه‌‌هایی برای تبیین آنها کور یا بی معنا هستند. دیدگاه کانت این است که فهم ما از همه داده های حسی به وساطت نظریه‌هایی است که در زمینۀ داده‌ها داریم.(۲) همه تجربه‌های آگاهانه ذهنی (سوبژکتیو) هستند: دیدگاه دانای کل وجود ندارد. از این رو اگر به عنوان پزشک بخواهیم از دانش قابل اعتماد برای کمک به بیماران واقعی استفاده کنیم، با موانعی روبرو خواهیم شد. همان طور که یکی از دوستانم همیشه می گوید: «واقعیت‌ها تغییر می کنند» و به نظر می‌رسد این روزها با سرعت نگران‌کننده‌ای در حال تغییر هستند. هر ابزاری که بتواند آنچه را که به عنوان واقعیت‌های جهان می‌پنداریم، مورد بررسی و مداقه قرار دهد، مطمئناً هم به عنوان پزشک و هم به عنوان انسان یاری‌گر ماست.

ما به هر کمکی نیازمندیم

یک تعریف از فلسفه تحلیل مفاهیم است. فلسفه کار برج‌عاج‌نشینان نیست که با ژست رودن* مشغول تفکر هستند، بلکه بیشتر همچون جعبه ابزار است که هر کس به تأمل دست بزند به کارش می‌آید. این جعبه ابزار برای تحلیل‌ حرفۀ پیچیدۀ پزشکی به کار می‌آید. در اینجا به سه مورد از اهمیت تاملل فلسفی در پزشکی اشاره می‌کنم.

 

 

زبان

فلسفه نحوه استفادۀ ما از زبان را به چالش انتقادی می کشد. اگر سرطان ریه را به عنوان یک بیماری در نظر بگیریم، معقول است. اما آیا فشار خون بالا یک بیماری است؟ آیا اختلال شخصیت یک بیماری است؟ تجزیه و تحلیل نحوه استفاده از کلماتی مانند سلامتی و بیماری ممکن است به ما کمک کند در مورد آنچه که فکر می کنیم داریم انجام می دهیم روشن‌تر بیندیشیم. واقعیت‌ها اغلب کمتر از آنچه مدل‌های ساده انگارانه نشان می‌دهند واضح هستند.

ارزش‌ها

دوم، چگونه می توانیم اهداف پزشکی را تعیین کنیم؟ پزشکی اصیل نه تنها با واقعیت‌ها (مثلاً من نفس می کشم) بلکه با ارزش ها(مثلاً زنده بودن خوب است).  نیز مرتبط است. و اینجاست که علم [صرف در پزشکی] با مشکل مواجه می‌شود، زیرا نمی‌تواند به همان سیاق که با اشیا مادی مواجه می‌شود با ارزش‌ها روبرو شد. این دیوید هیوم بود که برای اولین بار اشاره کرد که ارزش‌ها را نمی‌توان از واقعیت ها استخراج کرد. (۳)همانطور که مک ناتون (McNaughton) می‌گوید: «ارزش ها را جهان آن گونه که هست رقم نمی‌زند و تعیین نمی‌کند، زیرا ارزش‌ها در جهان یافت نمی‌شوند. (۴) پزشکی کاملاً به قضاوت‌هایی مانند «حالت الف بر حالت ب ارجح است» بستگی دارد، اما چنین گزاره‌ای مستلزم ارزش‌هاست و هرگز نمی‌توان آن را صرفاً از حقایق علمی استخراج کرد. نقش واقعیت ها تعریف و درک وضعیت‌های A و B است. ما برای انتخاب بین آنها به ارزش‌ها نیاز داریم.

اخلاق

سومین و شاید واضح‌ترین آنها ، مجموعه‌ای از اعمال و ارزش‌هاست که به آن «اخلاق پزشکی» گفته می‌شود. رابطه بین اخلاق و فلسفه اخلاق محل مناقشه است. اما ارزش این را دارد که در آن غور کنید و به نتیجۀ خود برسید. برای ارسطو یکی از اهداف مطالعه فلسفه پرورش «فرونسیس» یا قضاوت روا بود. [ ما هم نیازمند فلسفه هستیم] تا فرونسیس یا قوه حکم خود را پرورش دهیم.

  • اندیشه‌گر (به فرانسویLe Penseur) یا شاعر تندیسی از جنس برنز اثر مجسمه‌ساز فرانسوی، آگوست رودن است این مجسمه با اندازهٔ بزرگتر از یک انسان عادی، مردی را نشان می‌دهد که بر روی قطعه سنگی نشسته و چانهٔ خود را بر روی دست راست‌اش گذاشته‌است در حالی که دست راست‌ خود بر روی پای چپ او است. این تندیس نماد مردی است که در کار  ژرف‌اندیشی سنگین است.

منابع

  1. Misselbrook D. Thinking about patients. Newbury: Petroc (now Radcliffe Press), 2001.
  2. Kant I. Critique of pure reason. 1781. London: Everyman, 1993: Part II, Section 1.
  3. Hume D. Enquiry concerning the principles of morals. Oxford: Oxford Philosophical Texts, 1998.
  4. McNaughton D. Moral Vision. Oxford: Blackwell, 1988.

 

دیوید میسلبروک، پزشک عمومی و مدیر دوره آموزشی در فلسفه پزشکی از انجمن داروسازان و مشاور ارشد اخلاق BJGP، لندن.

 

منبع : British Journal of General Practice · January 2013

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.