نگاهی تازه به فلسفه پزشکی بیندازید.

هیستری: جابجایی و خفگی زهدان

غلامحسین مقدم حیدری

0

برخی از تاریخ نگاران بر این باورند که در دوره باستان می توان از بیماری به نام هیستری سخن گفت. بیماری که اتیولوژی آن به اندامی از بدن زنان -زهدان- مرتبط است اماتظاهرات بالینی آن کل بدن را فرامی گیرد. . افلاطون(۴۲۷-۳۴۷ ق م) در تیمائوس می گوید: « زهدان موجود زنده ای است تشنه تولید مثل و چون دیر زمانی از پس بلوغ، سترون بماند آشفته و بی قرار می گردد و رشحات خود را در سراسر بدن می پراکند و راه های عبور هوا را می بندد و کار تنفس را مختل می سازد و مایه بروز بیماری های گوناگون می گردد.»(جولیا بوروسا، ۱۳۹۹، ص ۱۷) سورانوس[۱](قرن اول یا دوم پیش از میلاد) معتقد است که علایم هیستری «قطع تنفس همراه با ناتوانی در صحبت کردن و تشنج ، به دلیل حالت مرضی خاص زهدان است».(۲۹۸Urso,2018,p) او در رساله چهار جلدی خویش درباره بیماری های زنان می نویسد که وقتی زن مبتلا به هیستری از تشنجات حاصل از بیماری اش نجات می یابد« بعضی اوقات آشفته، پریشان و دیوانه وار می شود »(Urso,2018,p301)

هیستری در میان پزشکان یونان باستان وضعیتی مرزی داشت از سویی همچون مالیخولیا و مانیا ، تظاهرات بالینی آن مکانمند نبود اما از سویی دیگر از نظر آسیب شناسی بیماری مربوط به زهدان بود و از این رو مکانمند، و همین سبب شد تا درمان آن  متمرکز بر زهدان باشد.

جالینوس بیماری هیستری را به مجموعه ای از نشانه هایی مانند بالانیامدن نفس، نداشتن نبض و از دست دادن هوشیاری اطلاق می کند که از نظر  اتیولوژی ناشی از جابجایی و خفگی زهدان است. از نظر وی و پزشکان یونانی زهدان می تواند جابجا شود و تا قفسه سینه بالا بیاید و همین سبب بیماری هیستری می شود. همچنین احتباس مایعات درون زهدان نیز یکی از علت های هیستری است که به آن خفگی زهدان نیز می گفتند. بیوه شدن و پرهیز غیرعادی از فعالیت جنسی می تواند یکی از علت های این بیماری باشد. بنظر می رسد که هیستری برای جالینوس یک بیماری تنی با نشانه ها و علایم مشخص است . البته جالینوس در جایی می گوید این بیماری « به هیچ وجه به قوه استدلال در زنان آسیب نمی زند»Singer,2018,407)). این گفته را می توان نشانگر این موضوع دانست که در زمان وی این انتظار وجود داشته عوارض حاصل از هیستری می تواند بر استدلال های ذهنی زنان آسیب برساند.

بنظر می رسد که هیستری در میان پزشکان یونان باستان وضعیتی مرزی دارد از سویی همچون مالیخولیا و مانیا ، تظاهرات بالینی آن مکانمند نیست اما از سویی دیگر از نظر آسیب شناسی بیماری مربوط به زهدان است و از این رو مکانمند است.  مکانمند بودن علت هیستری سبب شد تا درمان آن  متمرکز بر زهدان باشد. از این رو درمان هیستری از نظر پزشکان یونان باستان در گرو فرونشاندن جابجایی و خفگی زهدان بود. به عبارت دیگر باید تدابیری اندیشیده می شد تا جابجایی زهدان رفع شود و زهدان استقرار یابد یا مایعات درون آن ترشح یابد، در این صورن زن مبتلا به هیستری درمان می شد. آنان روش های گوناگونی را برای این کار داشتند. شیوه درمانی جالینوس عبارت بود از «ازدواج و ماساژ درمانی». ازدواج سبب فعالیت عادی جنسی می شود. اگر این کار ممکن نبود ماساژ زهدان سبب انقباضات و ترشح مایعی از آن می شود و پس از آن بیمار از علایم مریضی خلاص می شود. (Maines,2001, p 24)

پس از ظهور مسیحیت و آغاز قرون وسطی تغییرات چندانی در تشخیص و درمان هیستری بوجود نیامد بطوریکه می توان گفت نظریه طب جالینوس مبنای تشخیص و درمان این بیماری بود. به عبارت دیگر پزشکان قرون وسطی بر این باور بودند که زنان مجرد، بیوه ها و راهبه ها بیشترین مبتلایان به هیستری را تشکیل می دهند. بخش مهمی از دانش این دوره درباره هیستری متعلق به پزشکان مسلمان و عرب بویژه ابن سینا(۹۸۰-۱۰۳۷) و رازی ( ۸۶۵–۹۲۵)بود. شیوه درمان رازی در مورد ماساژ فرج در هیستری بطور گسترده توسط پزشکان غربی استفاده شد. ابن سینا نیز معتقد بود که ازدواج بهترین شیوه درمان هیستری هست. ازدواجی که سبب ارضای زن و ترشحات جنسی همراه با ارگاسم باشد. (Maines,2001,p 24)

برای نمونه آرنالدوس از ویلانوا[۲] (۱۲۳۸-۱۳۱۱) – پزشک، فیلسوف و الاهیات دان کاتالانی- در رساله Speculum medicinae برخی از مباحث سنت طبی که از جالینوس و اعراب به او رسیده بود را شرح داد. او توصیه می کرد که مایعات آزاردهنده در زهدان و شیارهای واژن در مبتلایان به هیستری توسط ماساژ تخلیه شود.  بعدها پاراسلسوس[۳] (۱۴۹۳-۱۵۴۱) بر این باور تاکید کرد که زن و مرد هر کدام نیمی از یک بذر کامل را دارند که بر اثر نیروی جذب کننده قوی به درون زهدان کشیده می شود و در آن رشد می کند و بچه ای را بوجود می آورد. زنان مجرد فاقد این فرایند طبیعی هستند و از این رو زهدان آنان دچار انقباضات شدید شده و این سبب هیستری می شود.  (Paracelsus,1990, p 59)این پزشکان معتقد بودند که احتباس مایعات در زهدان زنان پاکدامن و بیوه باعث خفگی زهدان یا همان هیستری می شود . تخلیه مایعات زهدان شیوه درمانی ای بود که در قرن های شانزدهم و هفدهم ادامه یافت.

 

[۱] – سورانوس(Soranus of Ephesus) پزشکی یونانی از اهالی افسوس بود که در قرن اول یا دوم میلادی می زیست. و از شاخص‌ترین نمایندگان مکتب متدیک در پزشکی به شمار می رود. چندین اثر از وی به جا مانده است که مهم‌ترین آن‌ها رساله ای چهار جلدی در باب بیماری‌های زنان و همچنین ترجمه ای لاتین از کتاب خودش به نام در باب بیماری های حاد و مزمن است.

[۲] – Arnaldus of Villanova

[۳] – Paracelsus

مرجع

مقدم حیدری،غلامحسین(۱۴۰۲)تغییر اتیولوژی بیماری هیستری در طب پیشامدرن: از جابجایی زهدان تا حرکت ذرات روح،مجله علمی پژوهشی فلسفه علم، سال۱۳،شماره۲

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.