دارو یا باروت: یک بستر و دو معنا
رضا غلامی
رضا غلامی
اسماعیل بنمحمّدتقی دبیر تفرشی (۱۲۶۱-۱۳۲۲ق.)، از کارگزاران درباری عصر مظفری در دورهی قاجار است. در شمار آثار او، نخبه التواریخ فی موادّ التاریخ هم هست که در آن، مباحث گوناگونی را مطرح کرده و بیان اختراعات نوین بشر در روزگار او هم از جملهی آنهاست. یکی از این موارد، «باروط» است. او از وجود باروت در زمانهای پیشین نیز آگاه بوده و برای این مساله، گواهانی نیز میآورد. اما نکتهی درخور توجه، آن است که او، نام پیشین این مادهی شناختهشده را «دارو» ذکر کرده و بیان داشته «این زمان هم بعضی از بلاد که بهالفاظ قدیمه تلفظ مینمایند، باروط را به همان اسم سابق، دارو میخوانند»؛ دارویی که موسوم به «داروی آتشین» بوده است (دبیر تفرشی، ۱۳۹۸، ص۱۸۸).
این گفته، نویسندهی این یادداشت را بر آن داشت تا در قرابادینها که متون دارویی طب اخلاطی هستند نیز به جستجوی این امر بپردازد. نتیجه، جالب توجه است. محمّد مؤمن حسینی (سدهی ۱۱ق.)، طبیب عصر صفوی در تحفۀ حکیم مؤمن، از باروت و با عنوان «بارود» یاد کرده است. ترکیبی که به دیدگاه او، در طب، کاربردی ندارد و با اینحال و در یک تناقض آشکار، از کاربرد «ذرور» آن در بند آوردن خون جراحتهای تازه سخن گفته است. لازم به ذکر است که ذرور، همان «سائیده[ی] بی مایع [بدون ترکیب با مایعات]» یک ماده است که بر عضو هدف پاشیده میشود (حسینی، ۱۳۷۶، ص۱۴۲-۱۴۱).
با این تفاسیر، یک ماده یا محصول، میتواند که عناوین گوناگونی داشته باشد. همچنانکه که به گفتار دبیر تفرشی، در گذشته، تفنگ را «مارآهن» میخواندند و امروز، عنوان تفنگ برای آن تثبیت شده است (دبیر تفرشی، ۱۳۹۸، ص۱۹۰). از دیگر سو، یک واژه نیز میتواند که معانی گوناگونی را در خود جای دهد. دایرهای آنقدر وسیع که از عرصهی ادبیِ محض گذر کرده و گسترهی علم و فناوری را نیز شامل گردد. این مورد، نشان از یک دغدغه دارد: بنظر میرسد جای پژوهشهای زبانشناسی در عرصهی مطالعات تاریخی و بویژه، مطالعات تاریخ علم و فناوری در ایران، خالی مانده یا دستکم، کمتر به آن پرداخته شده است. فضایی که برای پژوهشگران این عرصه، شاید که به مثابه عرصهای بکر و دشتزاری بیمعارض باشد.
منابع:
حسینی، محمّدمؤمن. تحفۀ حکیم مؤمن. با مقدّمهی میرسیّداحمد روضاتی. چ۲. تهران: کتابفروشی محمودی، ۱۳۷۶.
دبیر تفرشی، اسماعیل بنمحمّدتقی. نخبه التواریخ فی موادّ التاریخ. تصحیح و تحقیق فاطمه بوجار. تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۹۸.
رضا غلامی، دانشآموخته تاریخ علم، پژوهشگاه علوم انسانی