تاریخ علوم انسانی پزشکی در ایران
حمیدرضا نمازی

در تاریخ پزشکی ایران، بیشتر تأملات نظریمان درباره پزشکی معطوف و منوط به اخلاق پزشکی بوده است، یعنی آثار اهوازی یا رازی را اگر ببینید به این شکل است. البته گاهی مناقشات فلسفی نیز راجع به پزشکی وجود دارد که رایج و مرسوم است و به درست و غلط آن کاری ندارم. میگویند که رازی و یا ابنسینا پزشک فیلسوف بودهاند و ارزش را بیشتر به فلسفه دادهاند و مثلاً بیشتر پزشکان را خیلی واجد فلسفهاندیشی نمیدانستهاند است. ما اگر به دقت نگاه کنیم میبینیم در حوزۀ علومانسانی سلامت بیشتر در حوزۀ اخلاق پزشکی است، تا اینکه به دوره دارالفنون میرسیم.
ما در دوره دارالفنون، حرفی از پزشکی و در کنار آن بودن اخلاق پزشکی نمیبینیم، اما تنشهایی کموبیش وجود دارد. مثلاً فرض کنید یکی از این پزشکهای فرنگی، یک مسئلهای را مخفی کرده بود و بعد که متوجه شدند کار غیراخلاقی انجام داده عذرش را خواستند و اخراج شد. علومانسانی پزشکی و فلسفه پزشکی و تأمل نظری راجع به پزشکی و بهتبع اخلاق پزشکی در دارالفنون به این معنا خیلی وجود نداشت. حتی درس عربی هم که خیلی مهم بود از یکجایی به بعد حذف شد و زبان انگلیسی را جایگزین آن کردند. فرانسه زباناصلی بود که در دارالفنون تدریس میشد و بعداً انگلیسی نیز اضافه شد.
یک جایی هست که برای من بسیار جذاب است. از اواخر دارالفنون، علومانسانی کموبیش وارد پزشکی شد و آنهم تاریخ پزشکی است. یعنی بسیاری از پزشکان شاخص ما، در دوران دارالفنون و اواخر آن تاریخ طب تدریس میکردند. ازجمله مرحوم نجمآبادی، مرحوم دکتر شیخ که بعدها پایهگذار قلب در ایران شد، یعنی اولین دپارتمان قلب ایران را در سال ۱۳۲۹ راهاندازی کرد. همچنین مرحوم شهراد که تدریس تاریخ پزشکی میکرد و دکتر قاسم غنی که مصحح حافظ است هم در سال ۱۳۱۳ یا ۱۴ که دانشکده پزشکی راه افتاده بود، تاریخ پزشکی را ایجاد کرد و یک کرسی مستقل تاریخ پزشکی برپا کرد. خیلی از این رشتهها اصلاً کرسی نداشتند و استادان بدون کرسی بودند و اصلاً کرسی نبود.
دلیل اینکه تاریخ پزشکی این اندازه مهم میشود و اهمیت پیدا میکند، به نظر من یک تماس جدی بین علومانسانی و پزشکی است و من الآن که نگاه میکنم برایم جالب است که چگونه آنها آنقدر به تاریخ اهمیت میدادند و مطالعه میکردند و طرح درس هشت صفحهای داشتند و بعد اخلاق پزشکی طفیل تاریخ پزشکی متولد شد.
یک بخش از آن به نظر من، بهخاطر تنش بین پزشکی تاریخی و تاریخ پزشکی بود که اکنون به آن طب سنتی میگوییم و تاریخ پزشکی بوده است و این را آنها در آن دوره از هم تفکیک میکردند. دوباره از سال ۱۳۱۴و ۱۵ در ایران کمابیش رونق اخلاق پزشکی را میبینیم، ولی رونق همچنان بیشتر با تاریخ پزشکی است تا به گمانم دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی که اخلاق پزشکی برابر با تاریخ پزشکی و حتی مهمتر شد. در دهه پنجاه، پزشکی قانونی جای اخلاق پزشکی را گرفت و ما اخلاق پزشکی به این معنا که امروزه و یا قبلتر از آن داشتیم، نداشتیم و پزشکی خیلی پرشاخ و برگ شده و بحث تکنولوژی به میان میآید و ملاحظات حقوقی زیادی پیدا میکند و پزشک قانونی میآید. جالب است که ما یک دوره پزشک قانونی را در اواخر دارالفنون داریم. بهنظر من ماجرا فردی است. یعنی کسی که در آنجا پزشک قانونی درس میداد، هم پزشکی و هم حقوق خوانده بود و همچنین رئیس دانشکده طب و هم رئیس مدرسه حقوق بوده است، این دو را با هم ادغام کرد.
ما پس از انقلاب ورود دروس دینی به پزشکی را داشتیم. یعنی تعداد زیادی واحد معارف اضافه شد. اکنون هم ما بیستودو واحد معارف داریم که از اخلاق پزشکی و اخلاق اسلامی در حوزه پزشکی یاد میشود. مراد از اخلاق پزشکی هم بیشتر فقه بوده است. همچنان ما اثری از فلسفه پزشکی نمیبینیم و تاریخ هم خیلی کمرنگ است. تلاشهایی برای پزشکی تاریخی هست، ولی همانطور که عرض کردم تاریخ پزشکی با پزشکی تاریخی متفاوت است؛ ولی این دو با هم میآیند تا مثلاً ۱۳۷۲ یا ۷۳ که سمینار بینالمللی اخلاق پزشکی در ایران شکل گرفت که افرادی از فلسفه پزشکی به آن دعوت شدند. تاریخ اخلاق پزشکیهایی که فلسفه پزشکی خوان بودند یا حتی فیلسوفان پزشکی مانند پلگرینو و تنهاوه به آن سمینار دعوت شدند. سمینار عجیبی بود، یعنی از حوزه قم کسانی بودند و از اینسو هم فیلسوفان پزشکی حضور داشتند. بعدازاین اخلاق پزشکی نوین در ایران با رویکردهای جدید بیشتر شکل گرفت.
تدریس تاریخ پزشکی تقریباً کمرنگ شد و ما دیگر چیزی به اسم تاریخ پزشکی در این دوره نداریم و اخلاق پزشکی در رشته پزشکی جایی برای همهی بحثهای علومانسانی شد.
همزمان، در دانشکده دندانپزشکی رشتهای به نام سلامت دهان ایجاد شد. سلامت دهان رشتهای است که تمام بحثهای علومانسانی در دندانپزشکی را در آن میبینیم. یعنی اگر بخواهیم پایاننامه فلسفه یا تاریخ و یا اخلاق را انتخاب کنید، این گروه سلامت دهان جز یکی از متولیان جدی است.
رشتهای به نام اقتصاد در داروسازی در ایران درست شد که همه اینها در دل آن قرار میگیرد. البته، از یک دوره به بعد داروسازی سنتی نیز وارد میشود و ما چون همیشه پزشکی تاریخی را با تاریخ داروسازی یکی میدانیم، این داروسازی تاریخی نیز دوباره به اسم تاریخ داروسازی آمد و اینها باهم امتزاج پیدا کرد و همهی این بحثهای نظری در آن قرار گرفت.
منبع: https://farhikhtegandaily.com/page/261208/