برآمدن و زوال طب رده بندی
علیرضا منجمی
به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی جایگاه مغفول بیمارستان در تاریخنگاری پزشکی به همت پژوهشکده تاریخ و فلسفۀ علم پژوهشگاه علومانسانی با سخنرانی غلامحسین مقدم حیدری، علیرضا منجمی، حمیدرضا نمازی و امین متولیان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
حذف بیمار و برجسته شدن بیماری، طب ردهبندی را به طب مدرن نزدیک میکند
در ادامه علیرضا منجمی دانشیار فلسفه علم و تکنولوژی سخنان خود با عنوان ظهور و افول طب ردهبندی در بیمارستان را با طرح این مسئله که طب اخلاطی با آنکه برخاسته از طب عقلانی یونان بود، رفتهرفته ارتباط خود را با تجربه گسست، آغاز کرد.
وی گفت: در طب اخلاطی نگاه فلسفی بر نگاه تجربی غلبه یافت و نظام قیاسی ارسطویی در طبقهبندی بیماریها، استدلال بالینی و طبابت دست بالا را گرفت. ازاینرو در طب اخلاطی بیماری ایدیوپاتیک یعنی بیماری بدون علت شناختهشده، وجود ندارد و علل همۀ بیماریهای موجود در متون طب اخلاطی بر اساس نظریۀ اخلاطی قابل تبیین است. از سوی دیگر پرداختن به تظاهرات بالینی بر اساس توصیف دقیق علائم و نشانههای و سیر آنها بسیار کمرنگ و به تشخیص مزاج فرد منحصر شد. طب ردهبندی کوشید مرزبندی خود را با طب اخلاطی در رد تبیینهای متافیزیکی از سلامت و بیماری ترسیم کند. بدین منظور توجه به علائم و نشانههای بیماری یا همان تظاهرات بالینی جایگاه ویژهای مییابد. به سخن دیگر بهجای استدلالات مبتنی بر قیاس نیاز به مشاهدۀ تجربی علائم و نشانههای بیماری داریم. ازاینرو تاریخچۀ بیماری یا شرححال بیماری یا سیر طبیعی بیماری اهمیت ویژهای میباید؛ بنابراین پزشکان به این سمتوسو متمایل شدند که بهجای طبابت بر مبنای نظریۀ اخلاطی خود را وقف توصیف دقیق تظاهرات بالینی بیماریها کنند و این زمینه را برای حذف عوامل متافیزیکی فراهم کرد.
منجمی افزود: اما پس از توصیف دقیق تظاهرات بالینی نیاز به طبقهبندی دقیق و نظاممند بیماریها وجود داشت. با توجه به سابقۀ موفق ردهبندی گیاهان توسط لینه در آن زمان، این تجربۀ موفق به بیماریها تسری یافت و بنابراین مورفولوژی بنیان طبقهبندی جدید از بیماریها قرار گرفت. کارل لینه طبقهبندی کردن را به علمی پیشرو تبدیل کرد و روش فهرست دوجملهای را معرفی کرد که در آن موجودات زنده با جنس و نوع شناخته میشدند. او پس از آن بیماریها را در ۱۱ رده و ۳۷ راسته و ۳۲۵ گونه تقسیم کرد که بیماریهای روانی در این طبقهبندی در ۵ رده با ۳ راسته و ۲۵ گونه جای گرفته بودند. این جدول دارای انواع گوناگون بیماریها بود و هر بیماری بهواسطه جایگاه آن در مراتب این انواع تعیین میشد؛ بنابراین در این چارچوب هر بیماری یک نوع آرمانی و ایدئال محسوب میشد.
استاد فلسفه علم و تکنولوژی در ادامه تصریح کرد: ازآنجا که در طب ردهبندی بیماری بر اساس رویکرد مورفولوژیک ابژۀ طبقهبندی قرار میگیرد لاجرم هستی مستقل از بیمار مییابد. بیماریها همچون گیاهان تجسم بیرون پیدا میکنند و میتوان آنها را بر اساس ویژگیهای ظاهری دستهبندی کرد. این شیوۀ طبقهبندی دو پیامد مهم داشت. یکی قائل شدن ذات برای بیماری بهمنظور طبقهبندی که نتیجۀ آن حذف فرد بیمار در نگاه پزشکی بود و دوم اهمیت یافتن دوچندان بیماری. هر بیماری در این طبقهبندی یک نوع ایدئال محسوب میشود یعنی ویژگیهای مشخصی دارد، در صورتی تظاهرات بیماری در افراد مختلف به دلیل زمینههای همچون سن، جنس، شغل، محل زندگی و نظایر آن متفاوت خواهد بود، بنابراین تبحر پزشک در آن بود که برای شناخت حقیقت بیماری باید بیمار را نادیده بگیرد یعنی بتواند به ورای نشانههای بیماری که در فردی خاص آشکار است برود و بیماری را تشخیص دهد. بنا بر چنین آموزهای مداخله پزشک اگر سخت تابع نظم ایدئال ردهبندی بیماریها نباشد، مداخلهای قهرآمیز خواهد بود. حذف بیمار و برجسته شدن بیماری، طب ردهبندی را به طب مدرن نزدیک میکند.
رئیس پژوهشکده تاریخ و فلسفه علم در پایان سخنان خود رویکرد مورفولوژیک به بیماری را موجب کمرنگ شدن تبیین علّی چرایی ایجاد تظاهرات بالینی و توضیح مکانیسم ایجاد بیماری- در مطالعۀ بیماریها دانست و گفت: یکی از کاستیها جدی طب ردهبندی در مقایسۀ با طب مدرن و طب اخلاطی است.
وی افزود: طب ردهبندی برای جبران این کاستی به اصولی همچون همدردی که از طب اخلاطی میآمد متوسل شد. لزوم ثبت دقیق تظاهرات بالینی نیازمند مکانی است که بیمار تحت نظر پزشک باشد. ورود طب ردهبندی به بیمارستان حاصل چنین نگاهی است. این البته با نگاه ذاتگرایانه طب ردهبندی به بیماری که مخالف جداسازی و انتزاع بیمار از محیط طبیعی خود بود ناسازگار است. این ناسازگاریها سبب شده است طب ردهبندی وضعیتی برزخی میان طب اخلاطی و پزشکی رایج داشته باشد. ورود طب ردهبندی به بیمارستان و آشکار شدن ناکارآمدی طبقهبندی بیماریها سبب شد شرایط گذار به طب مدرن فراهم شود.
منبع mehrnews.com/x36CfH