میکروبیوم: روانشناسی و رفتارهای اجتماعی
هادی صمدی
میکروبیوم و افسردگی و استرس
دادههای پژوهشهای انجام شده بر روی بالغ بر پنجاهویک هزار نفر نشان میدهند که افراد چاق، و نه کسانی که صرفاً اضافه وزن دارند، مستعد افسردگی هستند و این سخن به ویژه در مورد زنان و کودکان و به ویژه افراد غیرغربی صادق است (Quek, et.al., 2017, 742). فراتحلیلی دیگری که تنها بر روی پژوهشهای کودکان انجام شده نشان میدهد که این سخن با اطمینان بالایی در مورد دختران چاق صادق است و نه پسران چاق (Sutaria, et.al., 2019, 64). پژوهشهای دیگری نشان میدهند که چاقی و افسردگی بیمارهای مزمن همآیند هستند (Milaneschi, et.al., 2019, 18). ابتلا به یکی در همهی سنین مسیر ورود دیگری را هموار میکند. برخی پژوهشگران علل این پدیده را در ژنتیک افراد جستهاند (Sullivan, et.al., 2000). اما برخی دیگر از پژوهشگران نقش میکروبیوم را در این رابطهی دوسویه پررنگ دیدهاند. دیسبایوسیس یا بر هم خوردن تعادل میکروبی دستگاه گوارش به التهاب موضعی و سپس التهاب فراگیر منجر میشود و فرایندهای مغزی مرتبط با افسردگی را فعال میکند (Cani, et.al., 2008). در آزمایشهای جالب توجهی که در این زمینه انجام شد عملاً موفق شدند با انتقال مقداری از مدفوع موشهای بدون استرس به دستگاه گوارش موشهایی که علائم استرس داشتند، علائم استرس را در موشهای دارای استرس از بین ببرند. در مسیر عکس نیز آزمایش جواب مشابهی داد و انتقال میکربیوم مدفوع موشهای دارای استرس به موشهای سالم در آنها علائم استرس را ایجاد کرد (Bercik, et al., 2011, 599). در آزمایش دیگری انتقال مدفوع انسانهای دارای استرس به موشهای سالم در آنها علائم استرس را بهوجود آورد (Kelly, et al., 2016, 109). در پژوهش اخیری که در مجلهی نیچر چاپ شده است شواهد متعددی از نقش میکروبیوم دستگاه گوارش در کیفیت زندگی روانی انسان معرفی شده است و از جمله آمده است که باکتریهای تولیدکنندهی بوتیرات در دستگاه گوارش از جمله فیکالیباکتریوم و کوپروکوکوسها با شاخصهای کیفیت بالاتر زندگی ارتباط وثیقی دارند و میتوانند نقش مهمی در درمان افسردگی بازی کنند (Valles-Colomer, et.al., 2019, 623).
دههها پژوهش نشان میدهد که استرس نقشی اساسی، و عموماً منفی، در وجوه مختلف شناخت دارد (Shields, 2020). بنابراین اگر بپذیریم که ترکیب میکروبیوم نقش مهمی در استرس دارد باید انتظار آن را داشته باشیم که تغییر در میکروبیوم به تغییرات شناختی منجر شود. هرچند این دسته از پژوهشها بسیار جدید هستند و هنوز راه زیادی تا نتایج موثقتر وجود دارد (Sarkar, et.al., 2018, 611) اما به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
میکروبیوم و شناخت
موشهای استریل، که از بدو تولد در محیطی کاملاً بدون میکروب رشد میکنند و غذاهای استریل نیز مصرف میکنند عملکرد حافظه ضعیفتری دارند و در یادگیری نیز بدتر از همتایان طبیعی خود عمل میکنند (Gareau, et. al., 2010, 307). همچنین وقتی به موشهای طبیعی آنتیبیوتیک آمپیسیلین تزریق شد و تعادل میکروبیوم آنها بهم خورد یادگیری آنها در مهارتهای مواجهه با محیط پیرامون کاهش یافت (Wang, et al. 2015, 707).
با اینکه الیگوسلکاریدهای موجود در شیر مادر دههها پیش شناسایی شده بودند اما کارکرد آنها نامشخص بود تا اینکه در سالهای اخیر پژوهشها نشان داد که این مواد برای عملکرد بهتر یکی باکتریهای موجود در دستگاه گوارش نوزاد لازم است. میکروبیوم نوزاد بدون آن باکتری ضعیف خواهد شد. (در این راستا در سالهای اخیر به این فکر افتادهاند که شیرخشک را با این الیگوساکاریدها غنی کنند.) در آزمایشی که به موشها الیگوساکارید شیر انسان داده شد موشها عملکرد بهتری در یادگیری، حافظه و حل مسأله از خود نشان دادند (Vázquez, et al. 2015, 455). وقتی همین الیگوساکاریدها را به نوزادان موش خوراندند اثرات مثبت آن بر حافظه تا یکسال بعد نیز دوام داشت (Oliveros, et al. 2016, 20).
میکروبیوم و رفتارهای اجتماعی
موشهای استریل رفتارهای اجتماعی متفاوتی دارند. وقتی این موشها را در معرض میکروبیوم طبیعی موشها قرار دادند برخی ترجیحات اجتماعی آنها طبیعی شد اما شناخت اجتماعیِ مختل شده دیگر اصلاح نشد (Desbonnet, et.al., 2014).
با اینکه پژوهشها در این حیطهها بسیار نوپا است و نمیدانیم چه تعداد از این یافتهها در پژوهشهای بعدی تکرار خواهد شد (صمدی، ۱۳۹۹) اما سرجمع میتوان گفت میکروبیوم انسان نقشی در سلامت، حالات روحی و روانی، ادراک ما از جهان و روابط اجتماعی ما انسانها دارد. هرچند در مورد میزان این اهمیت باید درنگ کرد و منتظر پژوهشهای بعدی بود (Hooks, et.al., 2019)، اما باید بدانیم از منظرِ درازآهنگِ تکاملی، نقشهای ولو بسیار کوچکِ برخی علل، در بازههای زمانی بزرگ به تغییرات اساسی میانجامند (Lorenz, 2000, 91).
منبع:
نقش میکروبیوم در سلامت جسمی، ذهنی، و روابط اجتماعی انسان و اثرات همهگیری کووید۱۹بر آن
هادی صمدی، استادیار فلسفه علم، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد